بیوگرافی علی عمرانی بازیگر و همسرش با عکس و ناگفته ها از شروع با تئاتر تا رادیو و شهرت اش را می خوانید
علی عمرانی متولد ۱۴ تیر ۱۳۳۹ در تهران، بازیگر است
فارغ التحصیل فوق لیسانس کارگردانی از دانشگاه هنرهای زیبای تهران می باشد که با تئاتر از ۶ سالگی شروع کرد و سال ۱۳۶۹ با فیلم «مجنون» وارد سینما شد
علی عمرانی (Ali Emrani) در بهشهر مازندران به دنیا آمد، پدرش «سید ولی الله عمرانی» از پیشکسوتان تئاتر و نوازنده شناخته شده سنتور و نی بود
برادر کوچکترش محمد عمرانی نیز بازیگر است و می گوید مادرش بسیار مذهبی بوده به گونه ای که از بچگی صدای اذانش در گوشم باقی مانده است
از سال ۱۳۴۵ وقتی تنها ۶ سال داشت در تئاتر پدر بازیگری را شروع کرد اما به صورت حرفه ای سال ۱۳۵۸ با مجموعه «خدا را هجی کن» وارد قاب تلویزیون شد
بیوگرافی علی عمرانی بازیگر
در سال ۱۳۶۲ به خاطر قدرت و کیفتی که در صدایش داشت جذب رادیو شد و از سال ۱۳۶۴ دوباره با مجموعه «پیر وفا» بازیگری را هم ادامه داد
اولین تجربه سینمایی اش نیز بازی در فیلم «ماه و خورشید» سال ۱۳۷۴ بود
او بیشتر با بازی در مجموعه های تلویزیونی «به کجا چنین شتابان» سال ۱۳۸۸، «جراحت» ۱۳۸۹ و «بال های خیس» سال ۱۳۹۱ شناخته تر شد
آقای عمرانی در ۳۰ شهریور ۱۳۹۲ بعد از ۳۰ سال حضور در رادیو در یک استعفای جنجالی از اجرا در این رسانه کناره گیری کرد
می گوید: بیش از سی سال واقعا تحمل و سکوت کردم اما از لحظه ای که دیدم به مخاطبان رادیو نمایش هم توهین و بی احترامی می کنند و هرگونه اثر سخیفی را به عنوان نمایش رادیویی به خورد شنوندگان رادیو میدهند، دیگر نتوانستم سکوت کنم، مخاطب برای من اصل است و بیش از هر چیز به او اهمیت می دهم
بعد از این سخنان جنجالی با واسطه هایی که انجام گرفت در دی ماه همان سال دوباره به عرصه اجرا در رادیو بازگشت
علی عمرانی سال هاست ازدواج کرده و زندگی متاهلی دارد، ثمره این زندگی دو دختر متاهل می باشد و صاحب سه نوه به نام های آرتین، نیکی و آتریسا است
عکس علی عمرانی و همسرش
سال ۱۳۶۹ در فیلم «مجنون» به عنوان منشی صحنه حضور داشت و سال ۱۳۸۴ دستیار صحنه و لباس در فیلم «ابراهیم خلیل الله» بود
ایشان در سال ۱۳۹۵ در قامت راوی با سامان احتشامی که از نوازندگان معروف است برای تولید یک آلبوم برگرفته از اشعار شاعران کلاسیک ادبیات فارسی از جمله عطار، عراقی و مولانا وارد همکاری شد
من به دلیل ذات خجالتی ام بسیار کم مصاحبه می کنم و فکر می کنم حرف هایم جالب نیست، ضمن اینکه از دیده شدن هم پرهیز می کنم
من در انتخاب کارهایم سخت گیر هستم؛ چرا که باید بتوانم جوابگوی مردم باشم و معتقدم شخصیت یک هنرمند در گرو انتخاب هایش است
آنقدر سخت گیری کردم که کم کم دارم به نان شبم هم محتاج می شوم
بی نظمی عصبانی ام می کند و خوشحالی مردم خوشحالم می کند، اصلا به همین خاطر بیشتر سراغ کارهای کمدی رفتم
بنظرم اگر روزی روزگاری از بازیتان تعریف و تمجید کردند، خیلی خوشحال نشوید، چون دارند با این بازیگری مبتذل موجود، مقایسه تان می کنند که خوشحالی ندارد
● سرگیجه – ۱۴۰۱ (شبکه خانگی)
● خسوف – ۱۴۰۰ (شبکه خانگی)
● پرگار – ۱۳۹۹
● پرواز در ارتفاع صفر – ۱۳۹۶
● تا آمدن احمد – ۱۳۹۳
● سال های ابری – ۱۳۹۳
● عصر پاییزی – ۱۳۹۳
● آرایش غلیظ – ۱۳۹۲
● بال های خیس – ۱۳۹۲
● جزر و مد – ۱۳۹۲
● فیلم پلکان – ۱۳۸۹
● جراحت – ۱۳۸۹
● تله فیلم برندگان – ۱۳۸۸
● به کجا چنین شتابان – ۱۳۸۷
● بلندگوهای افسانه ای – ۱۳۸۷
● کیمیای سعادت – ۱۳۸۶
● تله فیلم نیمه روشن – ۱۳۸۶
● مسافرخانه سعادت – ۱۳۸۵
● توی گوش سالمم زمزمه کن – ۱۳۸۴
● نیمکت – ۱۳۸۴
● ماجراهای تقی جان – ۱۳۸۳
● شکوه تنهایی – ۱۳۸۳
● این سه نفر – ۱۳۸۲
● دوقلوها – ۱۳۸۱
● ماجراهای امین و مینا – ۱۳۸۱
● روزهای آرزو – ۱۳۸۰
● چراغ جادو – ۱۳۸۰ – ۱۳۷۹
● این زمینی ها – ۱۳۷۹
● خواستگاری پرماجرا – ۱۳۷۹
● هتل – ۱۳۷۹
● آوای بی صدا – ۱۳۷۹
● قصهٔ اسباب بازیها – ۱۳۷۷
● خانه ی شماره ی ۵ – ۱۳۷۷
● جنگ ۷۷ – ۱۳۷۷
● تله تئاتر همه پسران من – ۱۳۷۷
● خودرو تهران ۱۱ – ۱۳۷۵
● ببخشید – ۱۳۷۵
● نوروز ۷۲ – ۱۳۷۲
● یک خانه، یک نخل – ۱۳۷۲
● تلویزیون کابلی بچهها – ۱۳۷۲
● جمعه با شما – ۱۳۷۲
● حکایتی و حکمتی – ۱۳۷۱
● مسافران – ۱۳۷۰
● فراموشخانه (فراماسونری) – ۱۳۷۰
● ظلم شاهان – ۱۳۶۸
● تپلی – ۱۳۶۷
● عطر و گلاب بپاشید – ۱۳۶۷
● آقای دلار (خیالاتی) – ۱۳۶۶
● قصه های کوچه ی ما – ۱۳۶۶
● پیر وفا – ۱۳۶۴
● خدا را هجی کن – ۱۳۵۸
● اسرافیل – ۱۳۹۵
● سینما نیمکت – ۱۳۹۴
● آرایش غلیظ – ۱۳۹۲
● ما همه گناهکاریم – ۱۳۸۹
● چهره به چهره – ۱۳۸۷
● آخر بازی – ۱۳۷۹
● ماه و خورشید – ۱۳۷۴