بهترین کتاب های ژانر داستانی دهه اخیر با معرفی خلاصه ای از ۱۰ برترین کتاب داستانی الهام بخش و هیجانی داستانی در جهان را می خوانید
نوشتن کتابهایی که با خود معنی و مفهوم جدیدی برای جهان خوانندگانش فراهم آورد کاری دشوار است که تنها نویسندگان زبردست از پس آن برمی آیند
با وجود دشواری این کار، در دهه ی اخیر بسیاری از آثار خلق شدند که بعنوان آثاری جاودان، الهام بخش و عمیق در تاریخ ثبت خواهند شد
در این لیست ما ۱۰ مورد از برترین این کتاب ها را به ترتیب سال انتشار برایتان آورده ایم، با بررسی آنها خواهید دید خواندنشان خالی از لطف نخواهد بود
با اینکه این کتاب بیش از یک دهه ی پیش منتشر شده، اکنون حتی بیش از پیش مورد توجه قرار میگیرد
ساختار هنجار شکنانه ی این اثر که در هر فصل بین شخصیت های داستان جا به جا میشود امروزه به ترفند مورد علاقه ی داستان نویسان مورد تبدیل شده است.
پیش بینی های نویسنده درباره ی آینده در این کتاب فوق العاده است ، برای مثال یکی از فصل های کتاب کاملا به شکل ارائه ی پاور پوینت توسط دختریست که درباره ی خانواده اش صحبت میکند، که نشان دهنده ی آمیختگی تکنولوژی با داستانهای فردی میباشد.
او همچنین از آینده ای صحبت میکند که در آن کودکان به اینفلوئنسرهای شبکه های اجتماعی و هدایتگران فرهنگ پاپ تبدیل شده اند که در چند سال اخیر به واقعیت پیوستن آن را به خوبی مشاهده کردیم
این رمان برنده ی جایزه ی پولیتزر، اما، چیزی بیش از تمایلات مربوط به تکنولوژی را نشان میدهد.
جوخه ی زمان کتابیست که چیزی ناگذرا را به ما یاد میدهد: یعنی اینکه چگونه پیر شدن و سایر چیزهایی که تلاش میکنیم با آنها کنار بیاییم ممکن است ارتباطات انسانی را ویران کنند
دو دختر جوان به نام لیلا و لنا با هم دوست میشوند ، یکی از آنها عروسک موردعلاقه ی دیگری را در ترسناک ترین چاهی که میشناسد می اندازد و ماجرا به همین ترتیب ادامه می یابد.
قصه آغاز میشود، آنها به یکدیگر حسادت میکنند، عشق میورزند، به هم آسیب میزنند ، یکدیگر را خشمگین میکنند و بدین ترتیب موجی از احساسات انسانی از لطیف ترین تا بی رحمانه ترین بین آنها شکل میگیرد
یکی از چشمگیر ترین جنبه های این کتاب این است که مخاطب هیچگاه نمیتواند بفهمد کدام شخصیت دوست و کدام اعجوبه است؟ حتی خود شخصیت ها یعنی لیلا و لنا نیز نمیتوانند این موضوع را بفهمند!
این کتاب اولین کتاب از چهارگانه ی ناپلی است و با روایتی عمیق از دهه ی ۱۹۵۰ ناپلی از ایتالیایی به زبان های مختلف برگردانده شده است
انگیزه ی نویسنده ی آن ، فرانته، به اندازه ی شخصیتهای اصلی داستان نامشخص است اما به اندازه ی شکستن شیشه واضح اما خشن است
خوانندگان این کتاب هرگز شخصیتی مانند “ایمی دان” را ندیده بودند ، کتابی خارق العاده برای دوران مختلف که اکنون بیش از سال ۲۰۱۲ میتوان با آن ارتباط برقرار کرد
پیچ و تاب داستان و شخصیت ها تحلیل داستان را برای منتقدان سخت کرده است.
این کتاب از زمان انتشار تا کنون الگوی بسیاری از داستان نویسان کتابهای معمایی قرار گرفته که در تمام آنها عنوان دختر یا همسر به چشم میخورد
برخلاف سایر کتاب ها “دختر گمشده” به سوالات پیچیده ای درباره ی قربانی شدن، زنانگی و ازدواج میپردازد و ویژگی هایی نظیر هیجان خوب، نوشتار فوق العاده، احساسات قابل لمس و شخصیتهایی که به بهترین شکل به تصویر کشیده شده اند همه و همه در “دختر گمشده” وجود دارند
نویسنده این کتاب را در بهترین رده بندی ها قرار داده و داستانی را تعریق میکند که هم یک اثر ادبی جذاب و هم یک انتقاد تیزبینانه فمینیستی است
این کتاب اثر یک اعجوبه ی ادبی به نام چیماماندا انگزی آدیچی که اولین کتاب خود را در ۲۵ سالگی منتشر کرد و با این اثر نام خود را به عنوان یکی از بهترین داستان نویسان نسل خود ماندگار کرد
شخصیت اصلی داستان نویسنده ی جوانیست که برای ادامه ی تحصیلات از محل زندگی خود یعنی نیجریه به آمریکا مهاجرت میکند، کشوری که بر اساس برتری سفیدپوستان بنا شده است
شخصیت دیگر داستان دوست پسر دبیرستانی اوست که تلاش ناموفق وی برای پیوستن به وی، او را در مسیری خطرناک تر و تاریک تر (در انگلستان) قرار میدهد
داستان حاوی وضعیت و تجربیات آنها در هر سه قاره و کشوریست که در آن سفیدپوست بودن حرف اول را میزند و همچنین یافتن جایگاه خود در دنیای بی انتهاست
“آمریکانا” به دلیل پرداختن به روابط نژادی که روز به روز پر رنگ تر میشود و همچنین ایجاد روابط فرهنگی حدود یک دهه مورد توجه قرار گرفته است
شخصیت اصلی در این کتاب بارها و بارها به دلایل مختلف با مرگ مواجه میشود اما بیش از هر چیزی این کتاب در رابطه با مفهوم زندگی و مهم تر از آن یافتن راهی برای بهترین روش طی کردن مسیر آن
این رمان بیش از نیم قرن طول میکشد و تغییرات زمان داستان را عمیق تر میکند و به خواننده اجازه میدهد تحت تاثیر شخصیتها قرار گرفته و احساسات آنها را درک کنند
این داستان به نوعی روایتگر زمان جنگ لندن و صحنه های جنگ نیز هست. داستان چندگانه ی زندگی شخصیت اصلی هم پرتحرک و هم ترحم انگیز است و سایر جنبه های طنز، غم و شادی در آن به چشم میخورد
این داستان به ما یادآوری میکند همه ی ما خواهیم مرد ولی با این وجود باز هم باید تلاش خود را بکنیم
نویسندگان بزرگ بندرت از طریق داستان های کوتاه خود مشهور میشوند اما این کتاب نیز در کنار بسیاری از کتابهای معروف تاریخ جزو استثناء ها قرار میگیرد
کتاب حاوی ۱۰ داستان روان است که بعد از گذشت سالها بصیرت موجود در آن بیش از پیش چشمگیر است که در آن حقیقت و سورئالیسم، مفاهیم علمی تخیلی، احساسات انسانی و طنز گزنده در هم می آمیزند
زبان داستان های آن نگاهی آینده نگرانه و طنز دارد و نشان دهنده ی غلبه ی تکنولوژی بر بشریت است
برای مثال در یکی از داستان ها، زندانیان مورد آزمایش داروی مخدری که باعث عاشق شدن میشود، قرار میگیرند! ؛ این کتاب از آن زمان مورد الگو برداری بسیای از داستان نویسان شده است
داستان درباره ی کشاورزیست که در محله ای آفریقایی-آمریکایی و لاتین در لس آنجلس زندگی میکند ، شهر او “دیکنز” که در گذشته شهری پر رونق بود روز به روز بیشتر به انحطاط کشیده میشود و وی تلاش در جلوگیری از ادامه ی این تزلزل دارد
ادبیات هجو آمیز و پوچ گرایانه ی این کتاب که از قضا برنده ی جایزه ی بوکرمن نیز هست، خوانندگان را با واقعیت رو به رو میکند
قلم این نویسنده عمیقا احساساتی چون خشم و عشق در آمریکای قرن ۲۱ را به زبان طنز و واقع گرایانه بیان میکند
تعداد کمی از نویسندگان به اندازه ی جسمین وارد در دهه ی اخیر تاثیر گذار بوده اند
وی اهل می سی سی پی و راوی واقعیت های غیرقابل قبول زندگی سیاه پوستان در جنوب کشور است. او برای دومین کتاب خود در سال ۲۰۱۱ جایزه ی کتاب ملی را از آن خود کرد
دو سال بعد وی این کتاب را منتشر کرد. کتابی که راوی مرگ پنج جوان است که نقش های فراموش نشدنی در زندگی اش داشتند
همین کتاب بود که باعث شد او اولین زنی باشد که دو جایزه ی کتاب ملی را برای ادبیات داستانی برنده شده است
داستان درباره ی زنیست که به همراه دو فرزندش در جاده سفر میکند تا پدر بچه ها را از زندان به خانه برگرداند
این سفر به ظاهر ساده کم کم سخت تر میشود و داستان بین گذشته و حال حرکت میکند و کم کم آسیب های نژادی مربوط به این خانواده را بیا میکند
این کتاب با یک اتفاق غیر معمول و این سوال که “چه کسی خانه ی خانواده ی ثروتمند ریچاردسون را در اوهایو به آتش کشید؟” شروع میشود و با ماجراهای چند وجهی از سقط جنین گرفته تا شکاف طبقاتی ادامه می یابد
دیدگاه این خانواده زمانی به چالش کشیده میشود که یک هنرمند فقیر و دختر نوجوانش با ارزش و موفقیت های خودساخته به شهر آنها وارد میشوند و اتفاقاتی نظیر شکوفایی عشق، اتفاقات اسرار آمیز، رقابت و غیره رقم زده میشود. به طوری که اختلافات از کنترل خارج میشوند
اخیرا مینی سریال “هولو” از آن اقتباس کرده است. خواندن داستان نیز خالی از لطف نیست و آتشی در ذهنتان می افکند که خاکستری ماندگار باقی خواهد گذاشت
وایتهد یک داستان نویس چیره دست است که در این کتاب تسلط خود بر روی شخصیت و روایت را بیش از پیش به تصویر کشیده است
وی برای یکی دیگر از کتابهای خود یعنی “راه آهن زیرزمینی” هم جایزه ی کتاب ملی و هم پولیتزر را کسب کرده (و این اولین بارش نیز نیست)، اما کتاب “پسران نیکل” چند سر و گردن بالاتر از کتابهای دیگر اوست
نزدیکی این کتاب با آمریکای امروز است که ان را به اثری خواندنی تبدیل میکند ، کتاب روایتگر تجربیاتی دلخراش در یک دارالتادیب پسرانه در فلوریداست
وایتهد در مصاحبه ی خود عنوان داشت:”یک اثر ادبی وقتی واقعا تاثیر گذار خواهد بود که شما خود را به جای شخصیت اصلی و کمی از وجود خود را در شخصیتهای شرور داستان ببینید! آن وقت است که میتوانید همزمان با هم در یک لحظه حضور پیدا کنید!”
۲ 
۰ 
