روشنک عجمیان متولد ۲۰ بهمن ۱۳۵۵ در تهران، بازیگر است
فارغ التحصیل فوق لیسانس رشته کارگردانی تئاتر و لیسانس رشته بازیگری است که از ۱۷ سالگی به روی صحنه رفت تا اینکه سال ۱۳۷۶ بازی در جلوی دوربین را تجربه کرد
به پیشنهاد پدرش سال ۱۳۷۲ در ۱۷ سالگی به کلاس های بازیگری رفت و به خاطر علاقه ای که به مرور نسبت به این حرفه پیدا کرد به دانشگاه رفت و فوق لیسانس كارگردانی گرفت
از سال ۱۳۷۳ وارد تئاتر شد تا اینکه بعد از ۳ سال تجربه موفق در روی صحنه با سریال «گوهر کمال» در کنار رضا فیض نوروزی و شیرین بینا جلوی دوربین رفت
در سال ۱۳۸۲ با پخش سریال «کوچه اقاقیا» به کارگردانی رضا عطاران دیده شد و یک سال بعد در مجموعه «جایزه بزرگ» مهران مدیری حضور متفاوتی را تجربه کرد
فعالیت خانم عجمیان از سال ۱۳۸۱ با اجرای برنامه «چشم انداز» شروع شد تا اینکه اجرای او سال ۱۳۸۵ با مسابقه «پلکان» و سال ۱۳۸۸ هم با مسابقه «همسران» بسیار مورد استقبال قرار گرفت
در سال ۱۳۹۰ هم مجری برنامه «چهار در چهار» بود سپس برنامه های موفق «چشم انداز» و «جام جم» را برای شبکه جام جم اجرا کرد و در شبکه نسیم و آموزش هم حضور داشت
روشنک عجمیان سال ۱۳۸۲ وقتی ۲۷ ساله بود با «مهریا حمیدی» از بازیگران مجموعه «کوچه اقاقیا» و «مرد هزار چهره» ازدواج کرد که ثمره این زندگی یک فرزند دختر به نام «آروشا» می باشد
آشنایی ما در ماه آخر بازی در مجموعه کوچه اقاقیا در سال ۱۳۸۱ صورت گرفت
من و همسرم آن زمان قادر به تصمیم گیری قطعی برای ازدواج نبودیم آقای منوچهر نوذری با کمک های فکری که به من و همسرم کردند باعث شدند که پیوند ما زودتر انجام شود
بعد از تجربه مادر شدن اصلا آدم دیگری شده ام، راستش من از آن بچه های ناخلف نبودم كه قدر والدینم را ندانم اما بعد از ازدواج اهمیت پدر و مادر برایم خیلی بیشتر شد
چون کودک درون خودم خیلی زنده و فعال است همیشه با دخترم در حال کودکی هستیم، من همپای فرزندم شیطنت و بازی می‌کنم و اکثر اوقاتم را با او می‌گذرانم
من وقتی سرکار نیستم همه می‌دانند که کنار آروشا هستم، ترجیح اول من خانواده و فرزندم است و بعد کار، جایی که احساس کنم لطمه ای به خانوادم وارد می‌شود حتما اقدام جدی برای رفع آن خواهم کرد
مهریار حمیدی دانش آموخته مهندسی صنایع است، می گوید می خواستیم به کانادا مهاجرت کنیم اما روشنک اصلا نمی توانست بپذیرد، از نظر منطقی حرف من درست بود اما می دیدم حق ندارم احساس او را نادیده بگیرم و حس او به منطق من ارجحیت داشت
گویا حمیدی و عجمیان برای اینکه به نظر یکدیگر احترام بگذارند تصمیم می گیرند بین ایران و کانادا در رفت و آمد باشند یعنی برخی فصول سال در کانادا زندگی کنند و برخی فصول در ایران هستند
من عاشقانه كارم را دوست دارم و در سخت ترین شرایط از آن لذت می برم اما به نظرم وضعیت بازیگری یا بهتر بگویم سینما و تلویزیون خیلی راضی كننده نیست، چون به نظرم خیلی وضعیت بی در و پیكری در مورد ورود آدم های مختلف در زمینه های مختلف در آن به وجود آمده است
راستش عشقی كه به بازیگری دارم به رشته های دیگر هنری ندارم، تحصیلاتم كارگردانی است اما فیلمسازی دغدغه من نیست، آن آرامشی كه از بازیگری برایم ایجاد می شود از مقطع خواندن فیلمنامه تا پیدا كردن نقش و غیره در رشته دیگری پیدایش نمی كنم
درد دل های من با مهریار، مادرم و پدرم است، دوستان زیادی دارم اما رفیق باز نیستم
دوستی هم كه بخواهم به این شكل با او درد دل كنم ندارم به نظرم تاثیر گرفتن خیلی مهم است، البته آدمی نیستم كه نسبت به دیگران گارد داشته باشم و بدبینانه نگاه نمی كنم
یک روز اعلام کردند که مجری خانم با مهمان خانم و مجری آقا فقط با مهمان آقا می تواند برنامه اجرا کند که باعث شد در آخرین برنامه ام روی آنتن با تماشاگران خداحافظی کنم چون به نظرم این واقعا یک توهین بود و بعد از آن هم به خاطر این سختگیری ها دیگر مدت هاسراغ اجرا نرفتم
من یک بهمن ماهی هستم و در همه چیز تنوع طلبممثلا به جای اینكه یک مانتوی یک میلیون تومنی بخرم ده تا مانتوی صدهزارتومانی می‌خرم [مصاحبه قدیمی]
كلا تكرار را دوست ندارم سبک لباس پوشیدنم هم به خصایص بهمنی ها نزدیک است، در كل لباس پوشیدنم تابع قانون خاصی نیست، البته از لباس های با طرح های سنتی و اِلمان های قدیمی استقبال می‌كنم و دوست شان دارم
من كلا با جراحی زیبایی در بازیگران موافق نیستم چون بازیگر مدل نیست و باید چهره كاملا طبیعی داشته باشد تا بتواند در هر نقشی باورپذیر جلوه كند اما در عین حال عنوان می كنم اگر كسی این كار را انجام داده ارتباطی به من ندارد و من اجازه قضاوت در مورد دیگران را به خود نمی دهم
عجول، گاهی عصبانی، گاهی مهربان و این كه نگاهم بیشتر به سوی آینده است تا حال، هرچند كه بعضی اوقات این حال كنونی آینده من را خراب می كند و در آخر این كه به دنبال یک مدینه فاضله هستم كه امیدوارم آن را پیدا كنم
كلّيّت فيلمنامه برايم خيلي مهم است و اينكه آيا فيملنامه به صورتی هست كه نقش در آن ديده شود يا نه، طول نقش برايم اهمّيّت ندارد ولی دوست دارم نقشم تأثيرگذار و متفاوت باشد
خيلی اهل كلاس گذاشتن و معطّل كردن طرف مقابلم نيستم و معمولاً در همان دور نخست كه فيلمنامه را می خوانم، به لحاظ حسّی می توانم تصميمم را بگيرم كه نقش را خواهم پذيرفت يا نه
● شهرک جیم – ۱۳۹۵
● حالت خاص – ۱۳۹۴
● لبخند خدا – ۱۳۹۲
● سایه روشن – ۱۳۹۱
● راه در رو – ۱۳۹۰
● تلنگر – ۱۳۸۹
● دانی و من – ۱۳۸۹
● مهمانپذیر سعادت ۲ – ۱۳۸۸
● طلاق در وقت اضافه – ۱۳۸۷
● کارآگاهان – ۱۳۸۷
● پاتوق – ۱۳۸۶
● مرد هزار چهره – ۱۳۸۶
● یک وجب خاک – ۱۳۸۶
● پنجره – ۱۳۸۵
● یک و نیم هفته – ۱۳۸۴
● پیله های پرواز – ۱۳۸۴
● هتل پاپلی – ۱۳۸۳
● جایزه بزرگ – ۱۳۸۳
● داغ عشق – ۱۳۸۲
● کوچه اقاقیا – ۱۳۸۱
● آتیه – ۱۳۸۱
● لحظه قاصدک – ۱۳۷۹
● کاشانه – ۱۳۷۸
● گوهر کمال – ۱۳۷۷
● این زن حقش را می خواهد – ۱۳۹۵
● عشق نیکان – ۱۳۹۴
● نفوذ – ۱۳۹۲
● سوگند – ۱۳۸۷
● کارناوال مرگ – ۱۳۸۷
● یک اشتباه کوچولو – ۱۳۸۷
● کتاب قانون – ۱۳۸۷
● ابراهیم خلیل الله – ۱۳۸۴
● عشق فیلم – ۱۳۸
۸۴ 
۱۲ 
علی یاعلی
۱۶ آبان ۱۴۰۱
منم خیلی دوست دارم
نسیبه
۳۰ تیر ۱۳۹۶
سلام. واقعا باهاتون موافقم. جزء بازیگراییه که کاملا ریلکس و طبیعی بازی میکنه. منم دوسشون دارم.
الهام
۱۵ خرداد ۱۳۹۶
سلام روشنک جان، خیلی دوستت دارم ماهم، تورو خدا بازهم درسریالها وفیلم ها بازی کن ویا مجری برنامه های صداوسیماشو، خیلی قشنگ وطبیعی وناز بازی می کنی، خداحفظت کنه گلم.