.
آنچه بي هوا شكستي
نه آينه بود
نه تنديس بلورين يك خاطره
دلم بود !
روزها عاشقت هستم و شبها دلتنگت
این ماه آنقدر روزها کوتاه شده که
هنوز عاشقی هایم تمام نشده
دلتنگت میشوم
بترس !
از او که سکوت کرد وقتی دلش را شکستی
او تمام حرفهایش را جای تو به خدا زد
خدا خوب گوش میکند و خوب تر یادش می ماند
خواهد رسید روزی که خدا تمام حرفهای او را سرت فریاد خواهد کشید
و تو آن روز درک خواهی کرد چرا گفتند دنیا دار مکافات است
لابد توهم یک روزی جا ماندی
از رویایی که خودت ساخته بودیش
مثل من …
این شهر پر است از آدمهای جا مانده،
جا مانده توی گذشته
جا مانده توی خاطرات
جا مانده تو چشمانِ یک نفر
این شهر پر است از کسانی که تاوانِ کار یک نفر را،
از یک نفر که بی خبر از همه چیز
از راه آمده میگیرند …
لابد من هم همان قربانیِ بی تقصیرِ بی خبر از همه چیز و همه جابودم …
من شاخه ی
خشٖکیده ی یک کهنه درختم
در گـــوشه ی باغی
نه به بارم، نه به دارم
هرچی نباشد تو یک مردی
باید کمی منصف باشی !
مسخره کردن چشم های گودِ زنی که به
خاطر تو
برای تو
و به عشق تو
گریه کرده
چندان منصفانه نیست …
تو نباشی؛ چرا دو تا صندلی ؟!
تو نباشی؛ چرا دو تا پنجره ؟!
تو نباشی
مثل این است که وارد بهشت شوی
خدا رفته باشد …
مرا از چشم ها انداخت،
خوبی های بی حدّم …
که دل را می زند
چیزی که
بی اندازه “شیرین” است …
دشمن خونی شده اند
قلبی که فریاد میزند دوست داشتنت را
و
عقلی که خودش را میزند به نشنیدن …
عکس نوشته تیکه دار عاشقانه و غمگین جدید | سایت فتوکده