.
گاهی با رفتن یک نفر
آنقدر تنهایی مان بزرگ می شود
که شاید اگر خودش هم برگردد
دیگر نتواند همه تنهایی مان را جبران کند …
رگ خواب تو اگر دست دلم می افتاد
قصه ی عشق، فراهم شدنش حتمی بود
بین ما موش دواندند، خودت می دانی
چون که این رابطه محکم شدنش حتمی بود
هيچ صدايي
از اين پنجره ها بيرون نخواهد رفت
ما سال هاست در عكس های مان به هم خيره ايم !
بازنده شدن حس بدی نیست
اگر من با میل خودم دل به شما باخته باشم
قصه اینجاست که شب بود و هوا ریخت بهم …
من چنان درد کشیدم که خدا ریخت بهم
سیمین بهبهانی
عطرها
بی رحم ترین عناصر زمینند !
بی آنکه بخواهی می برندت تا قعر خاطراتی که
برای فراموشیشان تا پای غرور جنگیدی !
حتی اگر حرفی …
تکه کلامی …
قدم هایت را تندتر برندار فرار راه خوبی برای از یاد بردنم نیست!
هرکجا که بروی ردپاهای مرا خواهی دید
من تمام خیابانهای شهر را، با فکر تو قدم زده ام
قدم هایت را تندتر برندار
منتظرم
شبيه يک اهنگ قديمی
در آرشيو راديو
زنگ بزن !
بگو که
ميخواهی مرا بشنوی . . . !
عکس نوشته و متن زیبا برای پروفایل | سایت فتوکده
محسن
۰۷ اسفند ۱۴۰۰
بدبخت یک انگشتش نیستی برو بگو کرونا دارم زنده در نمی یاد