.
محمود کریمی متولد ۲۵ اسفند ۱۳۶۰ در تهران، گزارشگر است
فرزند آخری خانواده می باشد، صدای وی در برنامه خندوانه بخش گزارشگر بسیار مشهور شده است، تمایلی ندارد چهره اش مشهور شود،معتقد است بعنوان یک گزارشگر این شهرت محدودیت ساز است
علاقه به سینما باعث شد که آقای کریمی از همان دوران مدرسه کار تئاتر و نمایش انجام دهد و آرام آرام فیلم کوتاه بسازد و در جشنواره های مختلف شرکت کند، چندبار کنکور دادم و دانشگاه آزاد تئاتر قبول شدم و نرفتم. اصلا نمی خواستم پول زیادی برای درس خواندن بدهم
من تمام طول تحصیلم آنقدر رویای فیلمسازی داشتم که فکر می کردم درس خواندن با علاقه ام منافات دارد. برای همین از درس خواندن فراری بودم. اما دوران دانشجویی بسیار ممتاز بودم
از همان بچگی به حرفه برادر بزرگتر که مهدی کریمی باشد علاقه مند می شود و پا در راه هنرو سینما می گذارد، می گوید : آقا مهدی برادر من عکاس و فیلمبردار بود.
آن موقع هم در مجله جوانان خبرنگار بود و عکاسی می کرد و هم عضو انجمن سینمای جوان بود برای همین درخانه ما همیشه آپارات و دوربین وجود داشت و فضولی های کودکی خواسته یا ناخواسته من را به جادوی سینما علاقه مند کرد و از آن دوران تا الان که اینجا هستم فقط و فقط به سینما فکر کرده ام
پس از تحصیلات دانشگاهی به موازات کارهایم درگیر مستند صنعتی شدم. یعنی ساخت مستندهایی از پروژه های عمرانی و صنعتی که در آن زمان دوران اوج خودش را می گذراند
شاید از هدفم دور بود اما به درآمدش می ارزید
بعد از دوران نوجوانی که صدایم شکل گرفت عده ای می گفتند صدایت خوب است
اتفاقا در دوران بلوغ صدایم خیلی دخترانه بود مخصوصا از پشت تلفن، آن موقع ها یک بار به رسول نجفیان زنگ زدم که چه پیشنهاد و چه توصیه هایی برای وارد شدن به سینما دارد که گفت: دختر عزیزم، من گفتم مرسی ممنون و قطع کردم ولی خب وقتی صدایم شکل گرفت، زیاد می گفتند اما خودم اصلا حس نمی کردم که صدای خاصی باشد
محمود کریمی ۴ سال پیش یکی از مستند سازان برنامه پارک ملت بوده که چهره اش از تلویزیون پخش می شده است. اما در حال حاضر هیچ علاقه ای به این کار ندارد و به هیچ وجه دوست ندارد که از برنامه خندوانه جز صدایش چیز دیگری پخش شود
عشق سینما و تئاتر هستم ولی کاملا از شهرت تصویری می ترسم، چون بسیار آدم خلوت گرایی هستم و دوست ندارم چهره ام را بشناسند. بنابراین بازیگری را دوست نداشتم و فقط به کارگردانی فکر می کردم
یکی از تفریحاتم این است که در خیابان راه می روم
اگر چهره ام مشهور شود دیگر این کار برایم سخت می شود. خندوانه واقعا عجیب شده است. الان مهدی شاه حسینی خندوانه کلی امضا می دهد و عکس می اندازد و مردم حال خانواده ش را می پرسند
اگر من در خندوانه دیده می شدم واقعا دیگر نمی توانستم بیرون بروم و گزارش بگیرم
آقای کریمی در برنامه های مردم ایران سلام، پارک ملت و حالا در خندوانه با محمدرضا شهیدی فرد کار کرده است و با کمال افتخار می گوید کار در تلویزیون را از او یاد گرفته است
وقتی از حس و حالش درباره خندوانه می پرسیم جواب جالبی می دهد:
من اول به خاطر رودربایستی و رفاقت و علاقه به رامبد جوان این کار را قبول کردم. وگرنه حس می کردم که دیگر نباید این مدل کار را انجام دهم چون در پارک ملت بسیار مشابه این کار را کرده بودم. سال گذشته هم ویژه برنامه جشنواره فیلم فجر و برنامه سینما حقیقت را برای شبکه ۴ ساخته بودم. دیگر اشباع شده بودم. به همین خاطر برای خندوانه تردید داشتم. اما وقتی جلو رفت و بازخوردها و اتفاقات خندوانه را دیدم فکر می کنم که واقعا واجب ترین کار ممکن را انجام داده ام
اگر طناز هستم احتمالاً ناخودآگاه و ذاتی است. این البته یک جنس طنز عادی است که بین آدمها وجود دارد. من مثل کمدین ها آدم بامزهای نیستم که با همه در حال بگوبخند باشم، این یک جنس طنز کلامی و شايد کاملاً ارثی است
اساساً سمت من در خندوانه کارگردان بخش پلی بک هاست و این شغل دوم من است
شغل اصلی من کارگردانی آیتم های بيرون استوديو مثل سفرنامه و غيره است یعنی همان ماشین کاروان خندوانه كه آقای بقایی و فرخنده سفر می کردند و مدتی هم آقایان بنفشه خواه بودند، من در تمام بخش های پلی بک هستم
عموما غریبه ها به من می گویند چه قدر جدی هستی ؟ ابدا آدمی نیستم كه همه اش در حال شوخی و بگو بخند باشم منتهی در جمع دوستان یك شوخی كلامی دارم و به گفته اطرافیان یك طنز پنهان در كلامم هست
عکس و بیوگرافی محمود کریمی خندوانه | سایت فتوکده