بیوگرافی محمدعلی کشاورز از شروع تا ازدواج و فوت

بیوگرافی محمد علی کشاورز

محمدعلی کشاورز متولد ۲۶ فروردین ۱۳۰۹ در اصفهان، بازیگر سینما و تلویزیون است

فارغ التحصیل دانشکده هنرهای دراماتیک و فوق لیسانس بازیگری از دانشگاه انگلیس می باشد که یکبار ازدواج کرده و صاحب یک فرزند دختر می باشد

ایشان بازنشسته اداره تئاتر قبل از انقلاب هستند و نشان درجه یک (معادل دکترای افتخاری) از وزارت فرهنگ و ارشاد دارند

از خانواده مهاجر گرجی

محمد علی کشاورز در محله سیچان اصفهان بعنوان فرزند دوم در یک خانواده که اصل و نسب آنها در زمان شاه عباس از گرجستان به ایران مهاجرت کردند به دنیا آمد و بزرگ شد

پدرش خان و کدخدای محل بود و یک برادر بنام «علی» و یک خواهر بنام «فاطمه» دارد، نام خانوادگی قبلی آنها «اصلانی» نام داشت که بعدا به کشاورز تغییر دادند

از دبیرستان تا دوره بازیگری

بعد از گرفتن دیپلم در دبیرستان ادب اصفهان به تهران آمدم و پس از گذراندن دوران سربازی به هنرستان هنرپیشگی رفتم و آنجا دوره سه ساله ای را گذراندم

در آن دوره، بیست نفری حضور داشتند که اسماعیل شنگله و جمشید لایق نیز از هم دوره هایم بودند تا اینکه بصورت جدی سال ۱۳۳۹ در ۳۰ سالگی اولین بار بروی صحنه تئاتر رفتم

اولین بازی در جلوی دوربین

سال ۱۳۴۳ وقتی ۳۴ ساله بود با فیلم «شب قوری» اولین بار جلوی دوربین رفت سپس سال ۱۳۴۷ بعنوان کارگردان سریال «خانه قمر» خانم را ساخت

ایشان سال ۱۳۵۴ با سریال «آتش بدون دود» بازیگری را در قاب تلویزیون تجربه کرد تا اینکه با سریال «دایی جان ناپلئون» سال ۱۳۵۵ در ۴۶ سالگی شناخته تر شد

قبل و بعد از انقلاب

تا شروع انقلاب در ۱۴ فیلم سینمایی، ۱۲ تله تئاتر تصویری و سریال تلویزیونی ایفای نقش کرد تا اینکه سال ۱۳۶۰ با فیلم «دست شیطان» در کنار چهره هایی چون کیومرث ملک مطیعی و محبوبه بیات به عرصه هنری بازگشت

از سلطان شبان تا پدرسالار

استاد محمدعلی کشاورز در سال ۱۳۶۲ تجربه موفق با سریال «افسانه سلطان و شبان» بدست آورد سپس یکسال بعد در سریال «سربداران» بازی کرد

در سال ۱۳۶۷ نیز در «هزارستان» حضور داشت تا اینکه در سال ۱۳۷۳ وقتی ۶۴ ساله بود با سریال پدر سالار در نقش اسدالله خان به اوج شهرت و محبوبیت رسید

از سیمرغ تا خوشه انگور

فقط یک بار برای فیلم مادر سال ۱۳۸۶ کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین شدم که آن هم در نهایت به خسرو شکیبایی برای فیلم هامون رسید

اما بزرگترین جایزه ای که گرفتم از دست پسر جوانی بود که چرخ انگور فروشی داشت و پیشم آمد و گفت من هیچ چیزی ندارم به تو بدهم غیر از این که حسم را بگویم و خوشه ای انگور به عنوان کادو به من داد که این بزرگترین جایزه ای بود که در زندگی ام گرفتم

ازدواج تا طلاق

محمد علی کشاورز در سال ۱۳۴۹ وقتی ۴۰ ساله بود با خانم «منا طاهری» ازدواج کرد که این زندگی در نهایت با به دنیا آمد یک دختر بنام نیلی (نلی) در قبل انقلاب به طلاق ختم شد

علت طلاق و جدایی

من و همسرم مشکل خاصی با هم نداشتیم، زمانی که سال ۱۳۵۲ برای گرفتن مدرک فوق لیسانسم به انگلیس رفته بود ازم تقاضای طلاق داد

هیچوقت نپرسیدم ازش که چرا درخواست طلاق داد! ما از هم جدا شدیم و الان دوست های خوبی هستیم و از حال هم خبر داریم

دخترم در بلژیک است

دختر عزیزم نلی در بلژیک زندگی می کند و آنجا خیلی موفق است، او نقاشی در دانشگاه تدریس می کند و در دیزاین خانه نیز فعالیت دارد

عکس محمدعلی کشاورز و خانم عکاس

آرزویی که بر دلم ماند

بزرگترین آرزویم در زندگی این بود که نقش یک رهبر ارکستر را بازی کنم، رهبر ارکستری که بسیار عاشق کارش است، یک رهبر ارکستر که آخرش هم میمیرد

متاسفانه این آرزوی من هرگز عملی نشد، حالا هم دیگر خیلی دیر شده و من پیر شده ام

شکستگی پا و مشکل کمر

محمدعلی کشاورز چندین سال پیش بدلیل شکستگی پا و مشکلات کمر خانه نشین شد و با وجود چندین عمل این عرضه درمان نشد و او دیگر قادر نیست به تنهایی راه برود

آخرین تجربه بازیگری

استاد کشاورز آخرین بار سال ۱۳۸۳ در فیلم سینمایی «فرزند صبح» به کارگردانی بهروز افخمی حضور داشت و در تلویزیون هم سال ۱۳۸۶ بازیگر مهمان سریال «پاتوق» بود

اوقات فراغت با کتاب

من همیشه کلی زمان برای خواندن کتاب دارم، از همان قدیم کتاب خواندن را دوست داشتم، بیشتر کتاب هایی که الان می خوانم، فلسفی و تاریخی هستند

ماجرای کنکور پزشکی

در ایام جوانی کنکور پزشکی دادم و قبول شدم ولی در سالن تشریح که رفتم دیدم اینکار به روحیات من نمی خورد و انصراف دادم

اهل سیاست نیستم

هیچ گاه جزو هیچ گروه و دسته سیاسی و غیرسیاسی نبودم و به نظر من هنرمند باید بیشتر به اصل خود کار فرهنگ و سرزمین خودش فکر کند

کارگردانای مورد علاقه

با اکثر کارگردان های مطرح کار کرده ‌ام و از میان آنها با علی حاتمی چون هم دانشکده بودیم خیلی راحت بودم اما از همه بهتر فرخ غفاری بود که رهبری خوبی داشت

اصغر فرهادی را هم خوب می شناسم و می دانم اصفهانی است، او نیاز به تایید من ندارد، حتما خوب بوده که دنیا به او جایزه می دهد

نوازندگی موسیقی

علاقه زیادی به موسیقی داریم، دوره کوتاهی ویلن و بعد هم کمی سه تار می زدم اما موسیقی ایرانی همیشه مورد علاقم بوده و است

هنوزم اغلب دستگاه های موسیقی را دنبال می کنم و از شنیدن موسیقی ایرانی لذت می برم با اکثر عزیران این حوزه هم ارتباط نزدیکی دارم

زندگی برنخواهد گشت

ارزش ترین موهبت زندگی هر فرد فرصت زندگی و البته درست زندگی کردن است

هرگز حتی ثانیه ای از این فرصت برنخواهد گشت و تکرار نمی شود ، پس قدر زندگی را بدانیم و از آن لذت ببریم

علت فوت

استاد کشاورز بعد از ۹۰ سال زندگی توام با درخشش در عرصه سینمایی روز ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ بعلت کهولت سن و بیماری ریوی دار فانی را وداع گفت

پیکر این هنرمند در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد، سنگ مزار ایشان با دستخط و امضای این هنرمند ساخته شده است

سکانسی ماندگار

بی شک نام محمد علی کشاورز سال های سال بخاطر نقش های ماندگارش بخصوص در سریال پدر سالار در ذهن ها و قلب ها ماندگار خواهد شد

فیلم سینمایی

• فرزند صبح – ۱۳۸۳
• انتظار – ۱۳۷۹
• تهران روزگار نو – ۱۳۷۸
• کمیته مجازات – ۱۳۷۷
• لژیون – ۱۳۷۷
• روزی که خواستگار آمد – ۱۳۷۵
• دام – ۱۳۷۴
• غزال – ۱۳۷۴
• روز واقعه – ۱۳۷۳
• نگاهی دیگر – ۱۳۷۳
• زیر درختان زیتون – ۱۳۷۳
• چهارشنبه عزیز – ۱۳۷۱
• خسوف – ۱۳۷۱
• یک مرد، یک خرس – ۱۳۷۱
• آقای بخشدار – ۱۳۷۱
• دلشدگان – ۱۳۷۰
• ناصرالدین‌ شاه آکتور سینما – ۱۳۷۰
• جستجو در جزیره – ۱۳۶۹
• پول خارجی – ۱۳۶۸
• جستجوگر – ۱۳۶۸
• گل سرخ – ۱۳۶۸
• مادر – ۱۳۶۸
• جعفرخان از فرنگ برگشته – ۱۳۶۶
• جمیل – ۱۳۶۶
• ستاره دنباله‌ دار – ۱۳۶۴
• کفش‌ های میرزا نوروز – ۱۳۶۴
• مردی که موش شد – ۱۳۶۴
• طائل – ۱۳۶۳
• کمال‌ الملک – ۱۳۶۲
• برزخی‌ ها – ۱۳۶۱
• دست شیطان – ۱۳۶۰
• گرداب – ۱۳۶۰
• کاروان‌ ها – ۱۳۵۷
• این گروه محکومین – ۱۳۵۶
• شام آخر – ۱۳۵۵
• شطرنج باد – ۱۳۵۵
• صحرای تاتارها (فیلم) – ۱۳۵۵
• وقتی که آسمان بشکافد – ۱۳۵۵
• خورشید در مرداب – ۱۳۵۲
• قصه ماهان – ۱۳۵۲
• صادق کرده – ۱۳۵۱
• رگبار – ۱۳۵۰
• آقای هالو – ۱۳۴۹
• خشت و آینه – ۱۳۴۴
• زمزمه محبت – ۱۳۴۴
• شب قوزی – ۱۳۴۳

سریال تلویزونی

• تله‌ تئاتر «آدم خوابش می‌گیره» – ۱۳۸۷
• پاتوق – ۱۳۸۶–۱۳۸۷
• چهل سرباز – ۱۳۸۲–۱۳۸۶
• راه شب – ۱۳۸۵
• رسم شیدایی – ۱۳۸۳
• رسم عاشقی – ۱۳۸۴
• بوی غریب پاییز – ۱۳۸۳
• خانه‌ ای در تاریکی – ۱۳۸۳
• این سه نفر – ۱۳۸۲
• مزرعه آفتابگردان – ۱۳۸۲–۱۳۸۱
• ثارالله – ۱۳۸۱
• روشنتر از خاموشی – ۱۳۸۱–۱۳۷۸
• حجربن عدی – ۱۳۸۱–۱۳۸۰
• سیب ترش – ۱۳۸۱–۱۳۸۰
• فرستاده – ۱۳۸۱
• خورشید شب – ۱۳۸۰–۱۳۷۴
• جوانی – ۱۳۸۰
• قصه‌ های رودخانه سیاکیا – ۱۳۷۹–۱۳۷۸
• ایستگاه – ۱۳۷۸
• بگذار آفتاب برآید – ۱۳۷۸–۱۳۷۷
• مجموعه تلویزیونی «تئاتر ملل» ؟ – ۱۳۷۸–۱۳۷۷
• سال‌ های خاکستری – ۱۳۷۸
• کهنه‌ سوار – ۱۳۷۶
• زندگی – ۱۳۷۵
• شب و مه – ۱۳۷۵
• خانه به خانه – ۱۳۷۵
• وکلای جوان – ۱۳۷۵–۱۳۷۴
• تله‌ تئاتر «غروب روزهای آخر پاییز» – ۱۳۷۴
• تازیانه بر باد – ۱۳۷۴
• نگاهی دیگر – ۱۳۷۳–۱۳۷۴
• پدرسالار – ۱۳۷۲
• گزارش، نقطه صفر – ۱۳۷۱
• زندگی و جنگ – ۱۳۶۷
• گرگ‌ ها – ۱۳۶۶–۱۳۶۵
• هزاردستان – ۱۳۶۶–۱۳۵۸
• تله‌ تئاتر «دست بالای دست» – ۱۳۶۴
• مستند «نقشه» – ۱۳۶۴–۱۳۶۳
• سربداران – ۱۳۶۳
• افسانه سلطان و شبان – ۱۳۶۳–۱۳۶۰
• تله‌ تئاتر «مهتابی برای محرومین» – ۱۳۵۶
• آلاخون‌ والا خون – ۱۳۵۵–۱۳۵۴
• دایی‌جان ناپلئون – ۱۳۵۴
• آتش بدون دود – ۱۳۵۴
• تله‌ تئاتر «گربه سیاه» – ۱۳۵۳
• تله‌ تئاتر «دوزخ» – ۱۳۵۲
• تله‌ تئاتر «بختک» – ۱۳۵۱
• خانه قمرخانم – ۱۳۴۷
• تله‌ تئاتر «در جزیره‌ای غریب» – ۱۳۴۲
• تله‌ تئاتر «مترسکها در شب» – ۱۳۴۲
• تله‌ تئاتر «تابستان طولانی» – ۱۳۴۰
• تله‌ تئاتر «مزرعه‌های سبز» – ۱۳۴۰
• تله‌ تئاتر «شیدوش و ناهید» – ۱۳۴۰
• تله‌ تئاتر «شام خصوصی» – ۱۳۳۹
• تله‌ تئاتر «ویلای یوکا» – ۱۳۳۹
• تله‌ تئاتر «خانه اجاره‌ ای» – ۱۳۳۹
• تله‌ تئاتر «خودکشی» – ۱۳۳۹