بیوگرافی پوپک گلدره و همسرش از طلاق تا علت فوت

بیوگرافی پوپک گلدره

پوپک گلدره متولد ۸ مرداد ۱۳۵۰ در تهران، بازیگر سینما و تلویزیون بود

فارغ التحصل لیسانس روانشناسی بالینی از دانشگاه تهران می باشد که فعالیت خود را با تئاتر آغاز کرد سپس مدتی در آمریکا بود تا اینکه بازگشت و با دنیای شیرین مشهور شد

خانواده

پوپک مرادعلی گلدره در بیمارستان پاسارگاد تهران چشم به جهان گشود

پدرش کارمند بازنشسته وزارت بهداری و مادرش خانه دار اما عاشق ادبیات و مولانا می باشد و تنها یک خواهر بزرگتر از خود بنام بهار متولد ۱۳۴۶ دارد

بیوگرافی پوپک گلدره بازیگر

ماجرای انتخاب نام پوپک

از زبان مادرش: در سال آخر دبیرستان تحصیل می کردم که دبیر ادبیاتمان در رابطه با منطق الطیر، در حال صحبت بود

او می گفت: هدهد راهبر مرغان بود که نام دیگرش شانه به سر و پوپک است و پوپک هم به معنای دوشیزه بودن است

همان زمان به خودم گفتم اگر فرزندی داشته باشم نام پوپک را انتخاب می کنم، نام دختر اولم را همسرم بهار گذاشت و در دختر دومان نوبت من بود و پوپک گذاشتم

تئاتر و رتبه ۵۴ کنکور

بصورت مبتدی فعالیت خود را در سال آخر دبیرستان با تئاتر دانش آموزی شروع کرد و با اینکه ریاضی و فیزیک خوانده بود اما کنکور انسانی شرکت کرد و رتبه ۵۴ سراسری آورد

در دانشگاه روانشناسی خواند و پایان نامه خود را در زمینه تئاتر درمانی نوشت

ورود حرفه ای به بازیگری

در دوران دانشگاه ابتدا در نمایشی بنام پل در دانشکده هنر بازی کرد سپس اولین بار در سال ۱۳۷۳ در سریال ساعت خوش شانس جلوی دوربین مهران مدیری رفت

شهرت با دنیای شیرین

در سال ۱۳۷۴ در مجموعه سال خوش مدیری دوباره بازی کرد اما شهرت او بعد از سه تجربه دیگر در سال ۱۳۷۷ با سریال دنیای شیرین دریا بکارگردانی بهروز بقایی آغاز شد

در سینما

بازی در سینما را از سال ۱۳۷۶ با فیلم رویای زمین آغاز کرد

سال ۱۳۷۹ هم با فیلم موج مرده به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا کنار پرویز پرستویی و آزیتا حاجیان در نقش سلما نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن جشنواره فجر شد

مهاجرت به آمریکا

در سال ۱۳۸۰ در اوج کار بازیگری برای ادامه تحصیل تصمیم به اصرار پدر به آمریکا رفت اما دو سال بیشتر نماند و بازگشت و بازیگری را ادامه داد

عکس پوپک گلدره و همسرش

ازدواج و طلاق

پوپک گلدره ۹ سال با امیر غفارمنش بازیگر ارتباط دوستانه داشت و بعد از ازدواج ۴ سال زیر یک سقف زندگی کردند اما در نهایت این رابطه به جدایی ختم شد

تصادف در اوج شهرت

در سال ۱۳۸۴ با ایفای نقش نرگس در سریال نرگس دوباره سر زبان ها افتاد

در بحبوحه بازی در این مجموعه شهریور ۱۳۸۴ در جریان حادثه رانندگی در جاده نوشهر به نور و شاخ به شاخ شدن ماشین ۷ نفر از سرنشینان دو خودرو در جا فوت کردند و دو نفر زنده ماندند

پوپک به مدت ۸ ماه به کما رفت و در نهایت ۲۷ فروردین ۱۳۸۵ شب تولد رسول اکرم (ص) در بیمارستان مهر تهران در ۳۴ سالگی درگذشت

پیکر وی در قطعه ۸۸ هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد

علت بازپخش نشدن نرگس

این سریال به دلیل انتشار فیلم نامناسب نقش زهره (زهرا امیر ابراهیمی) در فهرست تحریم صدا و سیما قرار گرفت و حتی یکبار هم بازپخش نشد

مادری که مشکی نپوشید

پوپک هیچگاه دوست نداشت که من پیراهن مشکی بپوشم

او حساسیت شدیدی به این رنگ داشت، شاید بر می گردد به این اتفاق که پوپک ۱۵ روزه بود که پدرم درگذشت و من تا چند سال پیراهن مشکی به تن می کردم

عکس مادر پوپک گلدره

آرزو داشتم، استاد شود

پدر پوپک: با وجود امکانات مالی کمی که داشتیم به اصرار او را مدتی برای ادامه تحصیل فرستادم خارج تا از مسائل بازیگری دورش کنم

به نظر من ما در جامعه به چیزهایی جلوتر از هنر نیاز داریم و بازیگری هم به عنوان یک هنر جای بحث دارد و شخصاً آرزو داشتم پوپک استاد دانشگاه شود

دوستی با طبقه پایین

پدر پوپک: اغلب دوستانش از طبقات ۵- ۴ جامعه بودند البته ما خودمان جزو طبقه چهارم هستیم اما پوپک دنبال طبقه پنجی ها می رفت و همیشه در برابر پولدارها جبهه گیری می کرد

من گاهی به شوخی می گفتم این دوستان اوراق چیه که تو داری؟ و او جواب می داد: مگر خودت نمی گفتی در محل کارم با سرایدارها رفیق بودم نه رئیس رؤسا؟

می گفتم: بله، ولی تو خطرناک زندگی می کنی، آنها را به خودت عادت می دهی. چون می دیدم هر چی درمی آورد با این آدمها خرج می کند

در همان استودیو که پول می گرفت اول می رفت سراغ آبدارچی و به او پولی می داد بعد می آمد بیرون

اگر تئاتری را کار می کرد به کسانی که می رسید و محتاج بودند کمک می کرد اما من برای آینده اش احساس خطر می کرد

پدر دلگیر از پزشک پوپک

دکتر پوپک شاگرد موسیقی من بود، چندین سال قبل که می خواستم به ایشان درس بدهم گفتم از تو پول نمی گیرم ولی اگر روزی برای من یا خانواده ام آمدیم بیمارستان کارمان را انجام بده

وقتی این را گفتم همین آقا گفت این حرفها چیه؟ اینکه اصلاً وظیفه است اما ده روز که از بستری شدن پوپک گذشت همین مرد آمد گفت که آقا خرج پوپک دارد زیاد می شود

من هم گفتم یا او را بگذارید گوشه خیابان یا با پلیس ۱۱۰ تماس بگیرید که این مریض پول ندارد پدرش هم دارد گردن کلفتی می کند

ما قانونی داریم که می گوید هر مصدومی به بیمارستان می رسد بدون پیش شرط باید تمام کارهایش انجام شود

در این مدت آقای رسول خادم مسؤول هنری شورای شهر دنبال کارهای پوپک بود به خاطر مسائل پیش آمده در بیمارستان، هیچ کس با آنها درنیفتاد و سؤال نکرد

۵۰ روز از تصادف پوپک گذشته بود و دستش داشت قانقاریا می گرفت ولی عملش نمی کردند

به محض آنکه صدا و سیما آمد و گفت مخارج بیمارستان را می پردازد دیگر سر اینکه چه کسی او را عمل کند دعوا شد

عکس سنگ قبر مرحومه پوپک گلدره

سینما

• رویای زمین – ۱۳۷۶
• موج مرده – ۱۳۷۹
• آخر بازی – ۱۳۷۹
• سیندرلا – ۱۳۸۰

تلویزیون

• ساعت خوش – ۱۳۷۳
• سال خوش – ۱۳۷۴
• سرزمین سبز – ۱۳۷۵
• سلام سلام – ۱۳۷۶
• غبار نور – ۱۳۷۵
• دنیای شیرین – ۱۳۷۶
• دنیای شیرین دریا – ۱۳۷۷
• تلخ و شیرین – ۱۳۸۲
• مروارید سرخ – ۱۳۸۳
• روح مهربان – ۱۳۸۴
• نرگس – ۱۳۸۴