بیوگرافی کتایون امیر ابراهیمی بازیگر و همسرش با عکس های جدید و ناگفته های زندگی از ازدواج تا امام خمینی و ابتلا به بیماری سرطان او را می خوانید
کتایون امیر ابراهیمی متولد ۱۳۱۸ در سنندج ، بازیگر سینما و تلویزیون است
فارغ التحصیل دیپلم هنرستان فنی شاه آباد تهران می باشد که از سال ۱۳۴۲ با فیلم سینمایی کارش را شروع کرد و حالا دو فرزند ساکن در فرانسه و آمریکا دارد
زمانی که پدرم در سنندج کار مهندسی ساخت یک پل را برعهده داشت به دنیا آمدم تا اینکه از ۱۲ سالگی بعد از سالها زندگی در شهرهای مختلف ، ساکن تهران شدیم
پدرم سابقا کارمند وزارت امور خارجه در باکو بود که آنجا با مامانم که اهل قفقاز آذربایجان و اصالتا روس بود آشنا شدند سپس به ایران آمدند و مادرم دبیر ورزش شد
فرزند اول خانواده هستم و دو خواهر و سه برادر بزرگتر از خودم داشتم
زمان دبیرستان که مامانم معلم ورزش مان بود من تو تمام مسابقات پینگ پنگ و والیبال شرکت می کردم و یک مدت هم در تیم فوتبال پسران مدرسه ارامنه بودم
همان ایام تحصیل در مقطع متوسطه توسط معلم اش آقای وحدتی با عرصه بازیگری آشنا شد اما در عین مخالفت پدرش اولین باز در تئاتر بروی صحنه رف
کتایون امیر ابراهیمی در سال ۱۳۳۵ وقتی ۱۷ ساله بود به عقد یکی از اقدام نزدیکشان درآمد
همسرش تحصیل کرده سوئیس و نوه معتمد الدوله و از بستگان ظل السلطان حاکم اصفهان (پسر ناصر الدین شاه) بود و کارخانه نان ماشینی داشت
عکس کتایون امیر ابراهیمی و عارف
سال ۱۳۴۲ در ۲۴ سالگی با فیلم تار عنکبوت جلوی دوربین رفتم و ظرف سه سال در ۲۵ فیلم بازی کردم ، آن زمان صندوق عقب ماشینم پر از لباس فیلم هایم بود
سال ۱۳۴۹ بازی ایشان در فیلم حسن کچل علی حاتمی شهرت اش را فراگیر کرد که برای بازی در این فیلم ۱۰ هزار تومان گرفت اما فروش این فیلم ۹ میلیون تومان بود
خانم امیرابراهیمی تا سال ۱۳۵۲ نزدیک به پنجاه فیلم بازی کرد تا اینکه با وقوع انقلاب اسلامی امکان هر نوع بازیگری و فعالیت از وی سلب شد
گذشت تا اینکه سال ۱۳۸۰ بعد از حدود ۲۷ سال با سریال بدون شرح به تلویزیون بازگشت سپس در سریال کوچه آقاقیا به کارگردانی رضا عطاران حضور داشت
بازی ایشان سال ۱۳۸۱ در سریال طنز «من یک مستاجرم» به کارگردانی پریسا بخت آور در نقش زمانه خانم خیلی مورد استقبال مردم قرار گرفت
در تمام این سالها دوست نداشتم از محل زندگی ام مدت طولانی دور باشم هر جا سفر کردم بیشتر از ۲۰ روز نماندم و برگشتم به تهران عادت کردم و دوستش دارم
بیوگرافی کتایون امیر ابراهیمی
چون شوهرم اصفهانی بود مرتب به اصفهان می رفتیم ، شیراز و بندرانزلی را دوست دارم و از مناطق اطراف تهران میگون و فشم برای تابستان ، جاهای خوبی هستند
از بین شهرهای خارجی هم از لندن و هوای بارانی و مه آلودش خوشم می آید
ثمره زندگی خانم کتایون امیر ابراهیمی دو دختر بنام نیلوفر و نازی می باشد دختران ساکن آمریکا و فرانسه هستند
عاشق دخترانم هستم و با وجود اینکه هر دویشان در خارج از کشور زندگی می کنند باید هر روزصدایشان را بشنم تا آرامش پیدا کنم
ار رامبد جوان بخاطر نوع نوشتن اسم من در تیتراژ فیلم «ورود آقایان ممنوع» گله مند هستم ایشان هیچ احترامی برای من قائل نشدند و اسمم را در انتهای تیتراژ آوردند
البته نقشم هم کم بود اما فقط دلگیر شدم
از قبل فیلم شمسی پهلوان سال ۱۳۴۵ با «فروزان» قهر بودن چون یک روز دیدم پشت سر من چرت و پرت می گوید و من هم از پشت در شنیدم
به آقای اخوان گفتم به این خانم بگویید به من نزدیک نشود چون ممکن است با او درگیر شم ، این قهر تا زمان مرگ فروزان ادامه داشت
بعد انقلاب به پاریس رفتیم که آقای خمینی آنجا بودم و خیلی دلم میخواست ایشان را ببینم اما متاسفانه یک عده دورشو گرفته بودند نمیزاشتن که آدم نزدیک آنجا بشود
عکس کتایون امیر ابراهیمی و نوه ها
در آن سال ها خیلی ها به من می گفتند شبیه الیزابت تیلور هستی و حتی آقای مرتضی اخوان به من گفتند تو از تیلور هم زیباتری و من در جواب می گفتم هندوانه شریف آبادی زیر بغل من نگذارید
چند سالی می شود که به بیماری سرطان سینه دچار شده ام و مجبور شده ام که تن به جراحی هم بدم ، این بیماری در میان زنان دنیا بسیار شایع است
● ورود آقایان ممنوع – ۱۳۸۹
● ارتباط خانوادگی – ۱۳۸۸
● تهران در جستجوی زیبایی – ۱۳۸۷
● بازنده – ۱۳۸۳
● نبرد عقاب ها – ۱۳۵۳
● بوسه بر لبهای خونین – ۱۳۵۲
● جعفر جنی و محبوبه اش – ۱۳۵۲
● معشوقه – ۱۳۵۲
● صلاح الدین ایوبی – ۱۳۵۱
● عطش – ۱۳۵۱
● یک جو غیرت – ۱۳۵۱
● بده در راه خدا – ۱۳۵۰
● درختان ایستاده میمیرند – ۱۳۵۰
● رسوای عشق – ۱۳۵۰
● شیادان – ۱۳۵۰
● آدم و حوا – ۱۳۴۹
● تاکسی عشق – ۱۳۴۹
● حسن کچل – ۱۳۴۹
● شهر گناه – ۱۳۴۹
● آخرین مبارزه – ۱۳۴۸
● عشق آفرین – ۱۳۴۸
● قصر زرین – ۱۳۴۸
● کاسب های محل – ۱۳۴۸
● گربه را دم حجله می کشند – ۱۳۴۸
● آواره های تهران – ۱۳۴۷
● ازدواج ایرانی – ۱۳۴۷
● تحفه هند – ۱۳۴۷
● دزد سیاهپوش – ۱۳۴۷
● شاهراه زندگی – ۱۳۴۷
● شب فرشتگان – ۱۳۴۷
● عشق قارون – ۱۳۴۷
● قدرت عشق – ۱۳۴۷
● گردش روزگار – ۱۳۴۷
● الماس ۳۳ – ۱۳۴۶
● پسران علاءالدین – ۱۳۴۶
● زنی به نام شراب – ۱۳۴۶
● عروس تهران – ۱۳۴۶
● غم ها و شادی ها – ۱۳۴۶
● قربانی سوم – ۱۳۴۶
● گذشت بزرگ – ۱۳۴۶
● مرد بی ستاره – ۱۳۴۶
● مردی از اصفهان – ۱۳۴۶
● میلیونرهای گرسنه – ۱۳۴۶
● نیم وجبی – ۱۳۴۶
● امروز و فردا – ۱۳۴۵
● شمسی پهلوان – ۱۳۴۵
● عذاب مرگ – ۱۳۴۵
● مرد و نامرد – ۱۳۴۵
● هاشمخان – ۱۳۴۵
● افق روشن – ۱۳۴۴
● یک پارچه آقا – ۱۳۴۴
● تار عنکبوت – ۱۳۴۲
● زیر هشت – ۱۳۸۹
● زندگی به شرط خنده – ۱۳۸۵
● گلریزان – ۱۳۸۵
● من یک مستأجرم – ۱۳۸۳
● کوچه آقاقیا – ۱۳۸۲
● بدون شرح – ۱۳۸۱
مهاجر
۲۵ مهر ۱۴۰۰
واقعا زیباترین چهره زن ایرانی بوده وهستید مطمئنم با دعاهای خیر مردم بزودی بسلامتی وبهبودی کامل خواهید رسیدو بازهم شما مادر مهربان در سریال های تلویزیونی ببینیم وافتخار کنیم موفق باشید وسربلند
تنها
۲۳ شهریور ۱۴۰۰
عالی
رعنا
۰۹ شهریور ۱۴۰۰
شما واقعا زیبا هستین انشالله همیشه سالم باشین
پرویز
۱۷ مرداد ۱۴۰۰
واقعا که شبیه الیزابت تایلور بودی حتی از اون هم زیباتر ایشاله که همیشه سلامت و سرحال باسی
فاطمه
۱۰ اسفند ۱۳۹۹
انشاالله هرجا هستید سلامت باشید