بیوگرافی رامین پرچمی و همسرش با ماجرای دستگیری
بیوگرافی رامین پرچمی و همسرش شفق میرشب با عکس و ناگفته ها از دستگیری در حوادث 88 تا آزادی او را می خوانید
بیوگرافی رامین پرچمی و همسرش
رامین پرچمی متولد 27 شهریور 1352 در لاهیجان، بازیگر سینما و تلویزیون است
فارغ التحصیل فوق لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه آزاد اسلامی می باشد که با سریال «در پناه تو» به اوج شهرت رسید تا اینکه سال 88 دستگیر و روانه زندان شد
اصالت و خانواده
در شهر لاهیجان به دنیا آمد اما در بندر کیاشهر بزرک شد، پدرش «معلم ادبیات» و مادرش «خانه دار» بود و دو تا خواهر کوچکتر از خود دارد
مقطع اول و دوم دبستان مدتی در تهران زندگی کردند و دوباره به کیاشهر بازگشتند و تا دیپلم در این شهر حضور داشت تا اینکه بعد از قبولی در دانشگاه به تهران رفت
از علاقه تا تئاتر دانشجویی
در 12 سالگی با دیدن فیلم «تاراج» در سینما به بازیگری و هنر علاقمند شد تا اینکه در رشته هنر وارد دانشگاه شد و سال دوم با تئاتر دانشجویی بازیگری را آغاز کرد
بیوگرافی رامین پرچمی با عکس
شهرت با جلوی دوربین
در سال 1374 وقتی 24 ساله بود با سریال «در پناه» کنار چهره هایی چون حسن جوهرچی و لعیا زنگنه جلوی دوربین رفت و در نقش رامین یوسفی به شدت دیده شد
ورود به سینما
بعد از سریال «در پناه تو» با فیلم «ضیافت» سال 1374 مسعود کیمیایی در نقش جواد کنار فریبرز عرب نیا و بهزاد خداویسی وارد سینما شد
در ادامه سال 1375 با سریال «گریز» فعالیت خود را در قاب تلویزیون ادامه داد
در کنار لعیا زنگنه
سردبیری مجله
در کنار بازیگری سال ها بعنوان سردبیر مجله «نقش آفرینان» فعالیت می کرد که خود آنرا یک کار خانوادگی و رفاقتی عنوان می کند
می گوید، چند دوست بودیم و پدر همسرم هم حمایت می کرد و چاپخانه داشت، اصلا وصلت با آن خانواده این امکان را برایم فراهم کرد که بتوانم مجله داشته باشم
ازدواج اول
رامین پرچمی سال ها پیش با خانم «شکوه جیرودی» ازدواج کرد که در نهایت سال 1394 بخاطر تصمیم به مهاجرت همسرش از هم جدا شدند
ازدواج دوم
رامین پرچمی حالا چند سالیست با خانم «شفق میرشب» ازدواج کرده و زندگی متاهلی خود را دارد
عکس رامین پرچمی و همسرش
دستگیری در حوادث 88
خودش تعریف می کند در 25 بهمن 1389 زمانی که با موتور و به همراه سگ خود پشت چراغ قرمز منتظر بود با دیدن تظاهرات مردم تصمیم می گیرد عکس بگیرد
همان زمای فردی به او دست بند سبز می دهد اما انداکی بعد توسط ماموران امنیتی بازداشت می شود و همان دستبند هم نکته منفی برایش ایجاد می کند
وجود یک چاقو در جیبش نیز باعث محکومیت او به اقدام خرابکاری شده و در نهایت از سوی شعبه 13 دادگاه انقلاب به یک سال حبس تعزیزی محکوم می شود
از محکومیت تا آزادی
پرچمی بعد طی روند بازداشت و محکومیت در 28 اسفند 1390 آزاد شد تا اینکه در 8 مرداد 1391 خبر دستگیری و اتفاقات افتاده را رسانه ای کرد
نگرانی برای سگم
وقتی دستگیر شدم تمام مشکل سگم بود که آن را به یک درخت در چهار راه ولیعصر بستند، یعنی من همین طور با خنده داشتم می رفتم که یک نفر آمد و گفت بیا اینجا، دستم را گرفت و مرا سوار ماشین کرد
من با خودم گفتم لابد مرا شناخته و می خواهد نصیحت کند اما یک باره دیدم سر مرا فشار داد پایین و یک اسلحه هم گذاشت و گاز ماشین را گرفتند و رفتند
من فقط نگران سگم بودم و آنقدر گریه کردم که خودش شماره یکی از دوستانم را گرفت و به او آدرس داد که برو و سگ را بردار تازه بعد از اینکه رسیدیم مرا شناختند و گفتند شما چرا …
بعد کم کم داستان زیاد شد که مگر می شود بدون قصد و نیت این کار را کرده باشی و مابقی ماجرا …
خوانندگی
خوانندگی کلا مثل بازیگری برایم جذابیت داشت، همیشه دوست داشتم آواز بخوانم و کنسرت برگزار کنم
مطمئن باشید اگر یک روز آن طرف می رفتم وارد بخش سیاسی VOA نمی شدم؛ یکی مثل اندی یا حتی داوود بهبودی می شدم
زندان بخاطر بدهی
رامین پرچمی در سال 1397 به علت مشکلات مالی در ندامتگاه تهران بزرگ در جاده حسن آباد قم دوران محکومیت خود را می گذراند و کسی از ماجرا خبر نداشت
در نهایت وقتی خبر به مهران مدیری می رسد، او تمام بدهی این بازیگر را پرداخت کرده و پرچمی در سال 1400 از زندان آزاد شد
قرار بود دورهمی بروم که نزاشتند
بعد از آزادی با آقای مهران مدیری ارتباط گرفتیم و من رفتم خانه شان و یک دست اسنوکر هم بازی کردیم و باختم و بعدا فهمیدم قهرمان اسنوکر است
گفت سعی میکنم ببرمت «دورهمی»، تا سه چهار ماه هم در ارتباط بودیم و آخرش آب پاکی را روی دستم ریخت و گفت نمی شود و نمی گذارند
آدم خوش شانسی هستم !
من آدم خوش شانسی هستم و برخی اتفاق های بد زندگی را هم از تقدیرم می دانم، با نگاهی به گذشته خود می توانم بگویم تقدیر نقش اصلی زندگی من را دارد
عکس رامین پرچمی بازیگر با ناگفته ها
در تلویزیون و رادیو ممنوع الحضورم
همچنان در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، تلویزیون و رادیو ممنوع حضورم اما در سینما، تئاتر و شبکه خانگی نیستم
البته که خودم هم دلیل این اتفاق را نمی فهمم چرا که حتی اگر اشتباهی هم کرده باشم، تاوانش را پس داده ام
فیلم سینمایی
● ضیافت – 1374
● تلفن – 1378
● اعتراض – 1378
● خاکستری – 1379
● مهمان مامان – 1382
● اخراجی ها 2 -1387
● کروکودیل – 1396
سریال تلویزیونی
● در پناه تو – 1374
● گریز – 1375
● گام آخر – 1375
● بازگشت پرستوها – 1376
● قصه زندگی – 1377
● روزگار جوانی – 1378
● پس از باران – 1378
● همسایه ها – 1379
● آوایی در گلستان – 1379
● راهی به سوی خانه – 1379
● خانه آرزوها – 1380
● رستوران خانوادگی – 1380
● زیر آسمان شهر (سری سوم) – 1381
● عشق گمشده – 1383
● فیلبانان – 1383
● و خداوند عشق را آفرید – 1384
چه غم انگیز چطور یه هنرمند بایه اتفاق راهش عوض شد امیدوارم آرامش و شادی به زندگیش برگرده
انشاالله زودترمشکلاتتون حل بشه واقعاناراحت شدم?
برادر انشا الله که خداوند کمکت کنه تمام مشکلاتت حل بشه
انشاالله که موفق باشید.
خدتزش بیامرزد
واقعا سخته که با اشتباه یه مامور احمق زندگیت از این رو به اون رو شود.واقعا نگرانی برای سگش توی اون لحظه رو میتونم درک کنم.خیلی متاسف شدم خیلی
سلام آقای پرچمی همکارانتون که اینقدر کارخیر میکنن چرا پیگیر مسله تون نمیشن امیدوارم بعضی از سلبریتی ها هم کمتر از بالا پایین شون نشون بدن به فکر شماهم باشن ان شاءالله خدا براتون بسازه واقعا هنرپیشه کم شانسی بودید
عالی
آزادی همه ابرودارا
ان شاالله هرچه زودتر مشکلات مالی تون برطرف بشه و همینطور شاهد نقش آفرینی هاتون در عرصه سینما و تلویزیون باشیم.
سلام اقای رامین پرچمی بیشتر در سریال های در پناه تو و پس از باران خوش درخشیدند خیلی دوستتون دارم عالی بود مخصوصا نقش فیروز مه پرور واقعا زیبا بود واقعا دستمریزاد دارند ایشون اگه میشه لطفا بازم سریال از خودتون پخش کنید ممنون می شم
انشاالله دری ب رویت بازبشه وتموم مشکلاتت حل بشن وبیای توصداوسیما
آقای پرچمی من دلم برات سوخت وفکرمیکن اصلاشانس نداری
خدا کمک ایشون و تمام گرفتارا بکنه ان شاالله،
بهترین فیلمی که بازی کرده همون در پناه تو بود واقعا عالی بود اون سریال