سعید پورصمیمی متولد ۹ اسفند ۱۳۲۲ در تهران، بازیگر سینما و تلویزیون است
فارغ التحصیل لیسانس رشته بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه تهران می باشد که از عرصه نمایش شروع کرد و زمان شاه وارد قاب تلویزیون شد
همزمان با ورود به دانشگاه در سال ۱۳۴۰ وقتی که ۱۸ ساله بود با یک گروه تئاتری به همراه عباس یوسفیانی، پرویز پورحسینی و پرویز فنی زاده بروی صحنه رفت
بعد از لیسانس بعنوان کارمند اداره تئاتر مشغول بکار شد تا اینکه به تلویزیون رفت و در واحد نمایش به استخدام صدا و سیمای شاهنشاهی درآمد
او با کارگردانی نمایش های صحنه ای، تلویزیونی و نوشتن فیلمنامه فعالیت اش را ادامه داد
اولین حضورش در قاب تلویزیون بعنوان بازیگر سال ۱۳۵۴ در ۳۲ سالگی با سریال «سلطان صاحبقران» به کارگردانی علی حاتمی بود که بسیار مورد توجه قرار گرفت
بیوگرافی سعید پورصمیمی بازیگر
در سال ۱۳۶۵ بعد از وقوع انقلاب با فیلم سینمایی «ناخدا خورشید» به کارگردانی ناصر تقوایی کنار داریوش ارجمند و علی نصیریان وارد سینما شد
همین نقش برایش جایزه لوح زرین بهترین بازیگر نقش مکمل را از جشنواره فجر به ارمغان آورد که بعدا نام این جایزه به سیمرغ تغییر یافت
استاد سعید پورصمیمی یکی از نویسندگان با سابقه کتاب نیز می باشد که از آثارش می توان به «کتاب آزادی به سرزمین خود باز می گردد» و «آشغال سازان» و کتاب «کاخ نیرنگ » اشاره کرد
پور صمیمی در زمستان ۱۳۹۷ بعد از ۱۷ سال دوباره به عرصه تئاتر بازگشت
او در نمایش داستان «ضحاک» به کارگردانی پریزاد سیف و در کنار رضا بابک و بهرام شاه محمدلو حضور داشت که در تالار رودکی و چند شهر دیگر اجرا شد
صمیمی یکی از بازیگران گریزان از مصاحبه است، دلیلش را نمی گوید اما شاید در سال های اول تجربه ای داشت که به دلش ننشست و ترجیح داد دیگر مصاحبه نکند
این بازیگر، تکنیکی و مولف سینمای ایران است، جنس بازی پور صمیمی را در بازی هیچ یکی از بازیگران دیگر پیدا نمی کنید
او جنس خودش را بازی می کند، لحن خود را دارد و اصولا استعداد بازیگری اش ذاتی است
سعید پور صمیمی در سال ۱۴۰۱ با فیلم «برادران لیلا» به کارگردانی سعید روستایی امکان حضور در جشنواره فیلم کن فرانسه را بدست آورد
حضور پر انرژی وی در مراسم فتوکال و فرش قرمز با استقبال خوبی در فضای مواجه روبرو شد اما چند روز بعد همه چیز بر علیه او شد
عکس سعید پورصمیمی و همکارش
من خودم گاهی حس می کنم نسبت به نسل جوان عقب افتاده ام، این یک واقعیت است، با تکنولوژی جدید، با گسترش دنیا و نزدیک شدن آدم ها به هم این حس در هر آدم مسنی پیش می آید
من سعی کردم این ماجرا را با نگاه تندتر در نقشم در «برادران لیلا» بیاورم که پدری است عقب افتاده که چسبیده به سنت های قدیم، سنت هایی که دیگر هیچ کاربردی ندارد
سعید پور صمیمی تابحال ازدواج نکرده و فرزندی ندارد
روز شنبه ۷ خرداد ۱۴۰۱ در حالی که پورصمیمی در مراسم جشنواره کن حضور داشت با اتهام تعرض به بازیگر زن روبرو شد
کتایون ریاحی در شبکه اجتماعی خود و در واکنش به استقبال مردم از حضور این بازیگر در این فستیوال جهانی با ذکر اتفاقی در گذشته به شدت جنجال آفرید
او گفت ۲۵ سال پیش آقای داوود رشیدی ریاست هیئتمدیره خانه سینما و آقای پورصمیمی دستیار یا معاون بودند
من توسط همکاران خودم و در خانه سینما به اتهامات واهی بازجویی و مواخذه شدم. آقای پورصمیمی که در نقش بازجو وارد شده بود با سوءاستفاده از موقعیت خود به من تعرض کرد، روزگار سختی بود و من هیچ نگفتم. هنوز پس از ۲۵ سال روح و روانم از این حادثه تلخ التیام نیافته و آزرده است
به یاد داشته باشیم اگر ثروت، شهرت و قدرت مهار نشود، اگر اخلاق و قانون اقتدار نداشته باشند، این فساد است که همه جا با قلدری حکومت می کند
● سعید پورصمیمی در واکنش غیر مستقیم از طریق همکارش «پریزاد سیف» اعلام کرده از خانم ریاحی بخاطر این ادعا شکایت خواهد کرد اما بعدا دیگر خبری از پیگیری و نتیجه آن نشد!
ماجرای سعید پورصمیمی و کتایون ریاحی
● برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای فیلم «ناخدا خورشید» – دوره ۵ جشنواره فیلم فجر – سال ۱۳۶۵
● برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای فیلم «تحفه ها» – دوره ۶ جشنواره فیلم فجر – سال ۱۳۶۶
● برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای فیلم «پرده آخر» – دوره ۹ جشنواره فیلم فجر – سال ۱۳۶۹
● برنده تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد از اولین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم «سرزمین خورشید» – ۱۳۷۶
● برنده جایزه حافظ برای یک عمر فعالیت هنری در اولین دوره جشن حافظ – سال ۱۳۷۶
عظیم
۲۶ خرداد ۱۴۰۲
واقعا هرجا استاد سعید پورصمیمی بازی کردند خیلی خوب بوده ناخدا خورشید شبی از شبها همه جا خوب بازی کردند
سحر
۱۰ فروردین ۱۴۰۲
بی نظیر هستند.
محمد داورزنی
۱۷ خرداد ۱۴۰۱
من ایشون را در حد و اندازه هنرش و بازیهایش میشناسم و نظری ندارم ولی هیچوقت یادم نمیره روزی که مرحوم منوچهر نوذری را برای بازی در کوچه اقاقیا به طور کاملا تصادفی که آژانس ایشون خراب شده بود و من از ایشون خواهش کردم که برسونمشون و هیچ وقت خاطره خوش آن روز تا مقصد با ایشان را فراموش نخواهم کرد چقدر با محبت و خوشرویی من و از تجربه های زندگی که برای خودش اتفاق افتاده بود آگاهم کرد و چقدر خندیدیم روحش شاد انشالله
عباسعلی
۱۶ خرداد ۱۴۰۱
دروغ محضه مگه سالها لال بوده حالا زبون باز کرده
عباسعلی
۱۶ خرداد ۱۴۰۱
به قول شهید مرتضی مطهری قطار تا در ایستگاه ایستاده کسی برایش سنگ پرانی تمی کند ولی تا شروع به حرکت کرد همه برایش سنگ می اندازند حکایت آقای پور صمیمی خانم کتایون ریاحی که بچه نبوده که حالا به محض پیشرفت آقای پور صمیمی زبانش باز شده و او رابه جرم محکوم می کند چرا این صالها لال بود
ایرج
۱۱ خرداد ۱۴۰۱
البته باز هم با این خاطره که بنده از ایشون دارم برای ایشون سلامتی و طول عمر و موفقیت آرزو میکنم
ایرج
۱۱ خرداد ۱۴۰۱
بنده با پسرم سوار تاکسی خطی امام زاده قاسم تجریش بودیم که ایشون هم سوار این تاکسی بودند و ایشون با بی ادبی کامل با راننده برخورد کردند که از ایشون بعید بود و این خاطره از ایشون همیشه در خاطر بنده و پسرم نقش بسته
ناشناس
۱۰ آذر ۱۴۰۰
بازی که تویک حبه قندانجام دادواقعأمعرکه بود. خیلی عالی. عمرت زیاد
فرید
۱۳ مهر ۱۴۰۰
دوست داشتنی هستند