بیوگرافی هوشنگ ابتهاج و همسرش آلما + زندگی شخصی
بیوگرافی هوشنگ ابتهاج و همسرش آلما مایکیال عکس های هوشنگ ابتهاج عکس همسر هوشنگ ابتهاج و زندگی را در سایت فتوکده می خوانید
بیوگرافی هوشنگ ابتهاج
هوشنگ ابتهاج متولد 6 اسفند 1306 در رشت، شاعر است
دانش آموخته مدرسه تمدن تهران می باشد از شاعرانی نامدار ایرانی که متخلص به هـ.الف.سایه بوده و طرفدار سرسخت مکتب سوسیالیسم و ساکن حال حاضر آلمان می باشد
خانواده
امیر هوشنگ ابتهاج متولد شهر رشت می باشد، مادر فاطمه رفعت و پدرش آقاخان ابتهاج رئیس بیمارستان بود، او فرزند اول خانواده با 3 خواهر کوچکتر از خود است
تحصیلات
ابتهاج تا سال آخر متوسطه در مدارس لقمان و شاهپور رشت درس خواند و برای سال پنجم متوسطه به تهران آمده و در دبیرستان تمدن فارغ التحصیل شد
اولین مجموعه شعر
استاد ابتهاج در سال 1325 وقتی 19 ساله بود به عشق دختر مورد علاقه خود بنام گالیا که ارمنی بود اولین مجموعه شهر خود را بنام نخستین نغمه ها منتشر کرد
ورود به رادیو تا استعفا
از سال 1350 وفتی 44 ساله بود سرپرست برنامه گلها در رادیو ایران شد و برنامه موسیقیایی گلچین هفته را پایه گذاری کرد و در سال 1357 بعد از حوادث میدان ژاله به همراه محمدرضا شجریان، محمدرضا لطفی و حسین علیزاده در 17 شهریور 1357 از رادیو استعفا داد
کتاب ها تا قبل از انقلاب
بعد از نخستین نغمه ها در سال 25، مجموعه شعر های سراب در سال 1330 را منتشر کرد و تا قبل از انقلاب اسلامی مجموعا هفت کتاب از شعرهای ایشان منتشر شد
بعد از انقلاب نیز 5 جلد کتاب او چاپ شده است
ازدواج
هوشنگ ابتهاج در سال 1337 وقتی 31 ساله بود با آلما مایکیال ازدواج کرد که ثمره آن چهار فرزند بنام های یلدا متولد 1338، کیوان متولد 1339، آسیا متولد 1340 و کاوه متولد 1341 می باشد
همیشه سوسیالیست بودم
بسیاری از کارشناسان برآیند شعرهای ابتهاج را وابستگی او به حزب توده ایران می دانند، اما استاد می گوید عضو حزب توده نبودم؛ من همیشه سوسیالیست بودم و به توده ای ها احترام می گذاشتم
ماجرای مهاجرت به آلمان
رفتن من به آلمان اجبار نبود، اول یکی از بچه هایم رفت آلمان، بعد زنم رفت که بچه ام تنها نباشد، بعد بچه های دیگر رفتند، یک مدتی هم من ممنوع الخروج بودم، بالاخره من هم سال 64 رفتم
مهاجرت نکردم و گاهی تهران هستم
زندگی در آلمان
در طول روز دو سه ساعت بیشتر نمی خوابم، صبح خیلی زود بیدار می شوم، چایی درست می کنم و با کمی نان خشک صبحانه می خورم
روزها می نشینم تلویزیون تماشا می کنم و می بینم دنیا روز به روز دیوانه تر می شود، بعد ناهار می خورم و دوباره دیوانگی دنیا را تماشا می کنم که بدانم آخر این دیوانگی دنیا به کجا خواهد کشید
بعد شب هم کمی می روم و میخوابم، ویروس شعر گفتن هم همیشه هست و هر از گاهی چیزهایی می نویسم
بیوگرافی هوشنگ ابتهاج و همسرش | سایت فتوکده
ارغوان توی شعر ها کیه ؟؟
واقعا حالمو با گفته هایه شما خوب میکنم
چون حرفه دلو ادبی بیان میکنید
دمتون گرم من احل ادبیات نیستم
ولی عاشقه گفته هایه شمام
استاد عزیز عمر طولانی برایتان ارزومندم .سایه مهربانتان از سر دنیای شاعری کم نشود .من با شعرهای شما زندگی می کنم.
استاد سایه عزیز همیشه عاشق تفکرات و شعر زیباشون هستم