زندگینامه مولانا جلال الدین محمد بلخی و همسرش با عکس های جدید و بیوگرافی مولوی و همسرش با خلاصه زندگینامه مولانا را سایت فتوکده می خوانید
مولانا متولد ۱۶ مهر ۵۸۶ در بلخ، شاعر و حکیم بود
تحصیل کرده علم فقه می باشد اما از بزرگترین عارفان و دانشمندان عصر خود بوده که حالا با شعرهایش در دنیا شناخته می شود که چهار فرزند نیز داشت
نام کامل وی محمد بن محمد بن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی یا کوتاه شده به نام جلال الدین محمد بلخی ملقب به مولانا، مولوی و رومی می باشد
پدرش مولانا محمد بن حسین خطیبی معروف به بهاء الدین ولد و سلطان العلما، از بزرگان صوفیه بود و مادرش مومنه خاتون نام داشت
به این ترتیب مولانا تحت نظر پدر شروع به یادگیری علوم مختلف کرد
بعلت اختلاف های پدرش بهاء الدین (عارف و سخنران مورد احترام مردم) با سلطان محمد خوارزمشاه سال ۵۹۴ وقتی مولانا ۶ ساله بود به همراه خانواده از بلخ مهاجرت کردند
خروج آنها از بلخ توام با حمله چنگیز خان بود
مولانا در مسیر سفری که از بلخ آغاز کرده بود به همراه پدرش با عطار نیشابوری در نیشابور دیدار کرد و از او کتاب اسرار نامه را به هدیه گرفت
آنها در مسیر سفر خود به قصد حج از بغداد راهی مکه شدند و بعد از انجام مناسک حج به طرف شام (سوریه کنونی) حرکت کردند
در مسیر اما با بخاطر شهرت پدرش با دعوت علاء الدین کیقباد یازدهمین سلطان از سلجوقیان روم به شهر قونیه (ترکیه) حرکت کردند و آنجا ساکن شدند
در سال های بعد از ۵۹۷ یعنی زمانی که تقریبا ۱۳ ساله بود به همراه خانواده اش به آناتولی مرکزی ترکیه کنون که تحت نظر روم بود می روند و حدود ۴ سال را در منطقه لارنده سپری می کنند
بعدا به همین خاطر لقب رومی را به وی اعطا می کنند
سرانجام پدرش سلطان العما در سال ۶۱۰ خورشیدی وقتی مولانا ۲۴ ساله بود در قونیه از دنیا می رود و در همان جا به خاک سپرده می شود، بعد فوت پدر مریدان از مولانا می خواهند که بر جای پدر بنشیند
مولوی سال ۶۰۵ در ۱۹ سالگی با گوهر خاتون دختر خواجه لالای سمرقندی ازدواج می کند که حاصل آن دو فرزند پسر به نام های سلطان ولد و علاءالدین محمد بوده است
همسر دومش خاتون قونوی نام داشت که حاصل این زندگی هم پسری به نام مظفرالدین امیر عالم و دختری به نام ملک خاتون بود
این زن ۱۹ سال بعد از فوت مولوی نیز زنده بود
سید برهان الدین محقق ترمذی مرید پاکدل بهاءالدین ولد به قصد دیدار با سلطان العلما به قونیه آمده بود اما وقتی وارد قونیه شد متوجه شد که او از دنیا رفته است
به همین خاطر نزد مولانا رفت و تمام آنچه را که از پدر وی فراگرفته بود به او آموخت
برهان الدین اولین کسی بود که مولانا را با علومی چون طریقت آشنا کرد
بعد از بهره مندی از تعلیمات و ارشادات معلم خود به تشویق وی برای برای تکمیل معلومات خود عازم شهر حلب شده و علم فقه را از کمالدین عدیم فرا می گیرد
بعد از مدتی نزد محی الدین عربی، عارف و متفکر زمان خود به دمشق رفت و از این عالم بهره جست و دوباره به قونیه نزد استاد خود بازگشت و به پیروی از او به ریاضت پرداخت
بعد از مرگ برهان الدین در سال ۶۱۷ مولوی در ۳۳ سالگی به مدت ۵ سال به تدریس علوم دینی پرداخت و حدود ۴۰۰ شاگرد تربیت کرد
مولانا سال ۶۲۲ در ۳۸ سالگی برای نخستین بار با شمس تبریزی که صوفی و از عارفان شاعر منطقه خود بود در سفری که او به قونیه داشت با وی دیدار کرد
مولانا پیش از این دیدار با شمس تبریزی، مریدان زیادی دور خود داشت اما آشنایی اش با وی چنان شور عظیمی بر جان او انداخت که این عارف بزرگ با دل و جان شیفته شمس شد
بعد از این آشنایی مولانا درس و وعظ را کنار گذاشت و به شعر و ترانه و دف و رقص سماع روی آورد، از آن زمان بود که طبع شاعری در او شکوفا شد و شروع به سرودن اشعار پرشور عرفانی کرد
مریدان مولانا که با دیدن شیفتگی و توجه او به یک مرد ژنده پوش (شمس) بشدت حسادت می کرند با فتنه جویی موجب آزار شمس شدند
در نهایت این آزارها باعث شد او سال ۶۲۳ در ۳۹ سالگی مولانا، از قونیه خارج و به دمشق برود
مریدان که قصدشان راندن شمس از نزد مولانا و جلب توجه مجدد او به سمت خودشان بود وقتی دیدند مولانا بعد از رفتن شمس هیچ آرام و قراری ندارد، پشیمان گشتند و از وی درخواست بخشایش کردند
مولانا، پسرش سلطان ولد را به همراه جمعی دیگر برای بازگرداندن شمس تبریزی به دمشق فرستاد و شمس تصمیم گرفت بازگردد
سلطان ولد به پاس این موهبت به مدت یک ماه پیاده در رکاب شمس تا قونیه راه پیمود
مولانا که از دیدار مجدد شمس از غم و اندوه رها گشته بود و از فکر این که همیشه مرادش را در کنارش خواهد داشت در شور و شعف بود، اما طولی نکشید که آتش حسادت مریدانش دوباره برانگیخته شد
آن ها بار دیگر شروع به آزار و اذیت شمس کردند و شمس به قدری از آزار و اذیت های این حسودان به ستوه آمده بود که بدون خبر از قونیه رفت و ناپدید گشت.
از تاریخ سفر شمس و چگونگی آن اطلاعات درستی در دست نیست
مولانا بعد از ناپدید شدن شمس خود را درگیر سماع و رقص های صوفیگری کرد سپس عازم شام و دمش برای یافتن او شد اما ردی پیدا نکرد و دوباره به قنویه بازگشت
او با آنکه نتوانست شمس تبریزی را بیابد اما حقیقت او را در خود پیدا کرد و دانست آن چه که شمس در پی آن بوده در خودش حاضر است
صلاح الدین زرکوب و حسام الدین چلبی از عارفان بزرگ و مریدان مولانا بودند که بعد از شمس تا حدودی توانستند جای او را نزد مولانا پر کنند و مولانا از آنان به نیکی یاد کرده است
احتمال داده می شود شمس بعد از جدایی از مولانا به ایران سفر کرده است که نهایتا هم در شهر خوی آذربایجان غربی فوت کرده است
تمامی آثار مولانا به دو قسمت منظوم و منثور تقسیم می شوند
مثنوی معنوی، غزلیات و رباعیات از آثار منظوم مولانا بوده و فیه ما فیه، مجالس سبعه و مکاتیب از آثار منثور این شاعر عرفانی هستند
کتاب مثنوی معنوی که در قونیه نوشته شده است در زمینه اصول تصوف، عرفان، معارف و اخلاق است و مهم ترین اثر مولاناست که دارای ۶ جلد و بیست و هفت هزار بیت است
عمده شهرت مولانا به این نثر این کتاب باز می گردد
۱۸ بیت نخست مثنوی را نی نامه می گویند که خلاصه ای از بیست و شش هزار بیت مثنوی معنوی است، بسیار این کتاب را یکی از بزرگترین آثار شعر عرفانی می دانند
دیوان شمس غزلیاتی است که مولانا در وصف مراد خود شمس تبریزی سروده است که اکثر غزلیات این دیوان به زبان فارسی سروده شده است
تنها بخش بسیار کوچکی از غزلیات این دیوان به زبان های یونانی، ترکی و عربی است، رباعیات وی نیز دربردارنده اندیشه و افکار مولاناست و دارای ۱۶۵۹ رباعی است
این کتاب نثر بوده و شامل مجموعه تقریرات هفتاد و یک گانه مولاناست که در مجالس خود بیان کرده است و توسط پسرش بهاءالدین و یا یکی از مریدانش یادداشت شده است
دربردارنده مجموعه ای از مواعظ مولانا در مجالس است، نسخه خطی این کتاب در کتاب خانه سلیم آقا دراسگدار محفوظ است و تاریخ کتابت آن به سال ۷۸۸ باز می گردد
مجموعه ای از نامه های مولانا به معاصرین زمان خود است که به زبان فارسی تصنیف شده اند، دو نسخه این کتاب در کتاب خانه دارالفنون استانبول محفوظ است
این شاعر بزرگ سال ۶۵۲ در ۶۸ سالگی بعد از مدت ها بیماری در پی تب سوازان از دنیا رفت
با اینکه در آن روز قونیه در یخبندان بود اما سیل عظیمی از مردم پیر و جوان، مسلمان و مسیحی و یهودی همگی در مراسم دفن این بزرگ مرد تاریخ حاضر بودند
آرامگاه مولوی در یک بنای باشکوه در قونیه ترکیه می باشد
زندگینامه مولوی و خود وی جایگاه والاتری از یک شاعر در میان مردم ترکیه دارد و از او به عنوان یک قدیس و مقرب یاد می کنند و طریقت مولویه پیروان بسیاری در این کشور دارد
آذر هر سال مراسم زیارت مولوی در شهر قونیه برگزار می شود و مولویان بر این باورند که زیارت مقبره مولانا که “کعبه عشاق” نامیده می شود نیمی از ثواب حج را دارد.
سازمان یونسکو به پیشنهاد ترکیه سال ۲۰۰۷ را سال جهانی مولانا نامیده است و این سازمان در تاریخ ۶ سپتامبر ۲۰۰۷ یابود هشتصدمین سالگرد تولد مولانا را برگزار کرده است.
رجب طیب اردوغان نخست وزیر وقت و رئیس جمهور کنونی ترکیه در ۷۳۴ امین سال بزرگداشت وفات مولانا اعلام کرد که دولت ترکیه زادگاه مولانا را در کشور افغانستان بازسازی خواهد کرد.
روزهای ۶ تا ۱۰ آبان ۱۳۸۶ کنگره بزرگداشت هشتصدمین سالگرد زادروز مولانا با حضور اندیشمندان از ۳۰ کشور جهان در سه شهر تهران، تبریز و خوی برگزار شد.
سرعت شهرت مولانا جلال الدین بلخی در جهان در یک دهه اخیر بسیار چشم گیر بوده به طوری که در سال ۲۰۰۱ ترجمه کتاب او به نویسندگی کولمن بارک در آمریکا به فروش بالای ۵۰۰ نسخه رسید
این کتاب های ترجمه بزرگترین و پرفروش ترین کتاب سال این کشور شدند
حدود شصت تا هفتاد هزار از ابیات اشعار مولانا به زبان فارسی سروده شده است و خطبه ها، تقریرات و نامه های او نیز به این زبان ثبت شده اند
تنها حدود هزار بیت از اشعار او به عربی و کمتر از ۵۰ بیتش به زبان های ترکی و یونانی است
در دوران حیاتش او را با القابی همچون جلال الدین، خداوندگار، مولانا خداوندگار می خواندند اما بعد از قرن ۹ القابی چون مولانا، مولوی، مولوی رومی و ملای رومی برای وی به کار برده اند
از بعضی اشعارش تخلص او را خامش، خموش و خاموش بیان کرده اند
مولوی شاعری فرا مرزی و فرا قومی است
ایرانیان، ترک ها، یونیان و مسلمانان به مدت ۷ قرن از میراث مثنوی او بهره مند شده اند و مجموعه اشعار او به طور گسترده ای به اکثر زبان های دنیا ترجمه شده است
خلاصه زندگینامه و بیوگرافی مولانا و همسرش | سایت فتوکده