خودشیفتگی چیست از علائم تا نحوه برخورد و ازدواج

خودشیفتگی چیست از علائم تا نحوه برخورد و ازدواج

خودشیفتگی (نارسیس) چیست و علائم بیماری خودشیفتگی در زنان و مردان و نحوه رفتار و برخورد با آنها را می خوانید

خودشیفتگی چیست از علائم تا روابط

خودشیفتگی یا در اصطلاح روانشناسی نارسیسیسم نوعی اختلال شخصیتی فردی است که شخص دچار عشق و علاقه افراطی و بی حد و حصار نسبت به خود است

بر اساس عقیده فروید اکثر خصلت های خودشیفتگی به شکل غریزی در بدو تولد در انسان وجود دارند که در افراد مختلف مقدار مفیدی از آن در بزرگ سالی نمود پیدا می کند که باعث می شود فردیت خود را بپذیرند و در روابط نشان دهند

افرادی که خصیصه خودشیفتگی بیش از میزان طبیعی در آن ها شکل می گیرد دچار حس خودپسندی افراطی و علاقه شدید به خود و درونیات خود می شوند

علائم خودشیفتگی در زنان و مرد

علائم خودشیفتگی در زنان و مرد

۱- خود بزرگ بینی افراطی

فرد خودشیفته خود و موقعیت خود را بسیار بزرگ تر و مهم تر از آنچه که در واقع هست می بیند، چنین فردی حتی ممکن است بدون آنکه موفقیت یا موقعیت چشم گیری داشته باشد خود را بسیار موفق، بزرگ و قابل تحسین بپندارد

۲- نیاز به تحسین

فرد دچار به اختلال نارسیسیسم یا خودشیفتگی نیاز و توقع دارد که دیگران و اطرافیان او مادام او را تحسین کنند و بزرگ بشمارند، این خصیصه حتی در حالی که چیزی برای تحسین یا تعریف و تمجید در فرد خودشیفته وجود نداشته باشد نیز احساس می شود

۳- بی تفاوتی

شخص خودشیفته چنان درگیر علاقه به خود و درونیات خود است و چنان خود و آنچه می خواهد برای او در اولویت است که دچار نوعی خودخواهی افراطی می شود و نسبت به اطرافیان خود و آنچه که به آن ها مربوط است دچار نوعی بی تفاوتی می شود و احساس همدلی در او به حداقل می رسد

۴- استثمارگر و متحکم

شخصی که به خودشیفتگی دچار است خود را لایق بهترین ها می داند و در روابط بین فردی خود با تحکم و استثمارگر است، چنین فردی عقاید، نظرات، خواسته ها، تمایلات و… خود را برتر، بهتر، سزاوارتر و در اولویت می پندارد و توقع دارد که دیگران نیز در این راستا باشند

این افراد حتی می توانند از امتیازات و توانایی های دیگران برای رسیدن به مقاصد خود استفاده کنند و حتی این توقع را از اطرافیان خود داشته باشند

۵- احساس محق بودن

فرد خود شیفته به شکل افراطی احساس می کند مستحق این است که دیگران با او به بهترین شکل و حتی به صورت ویژه رفتار کنند و به نوعی او را سوا از دیگر افراد بدانند

چنین فردی خود را به شکل ویژه تری مستحق رفتار خوب، احترام ویژه، تحسین، زندگی مرفه، موقعیت اجتماعی و… می داند حتی اگر در اصل تلاشی برای داشتن آن ها نکرده باشد

۶- احساس حسودی

فرد دچار به نارسیسیسم از آن جایی که خود را شایسته بهترین ها می داند اغلب با دیدن شخصی با ظاهر، موقعیت و شخصیت بهتر دچار حسادت می شود

از طرف دیگر این شخص در مقایسه با اشخاصی که حس کند از نظرهای مختلف از آن ها بهتر است احساس می کند که دیگران در حال حسادت به او هستند

۷- تکبر و فخرفروشی

انسان خودشیفته در اغلب اوقات دچار نوعی غرور و تکبر کاذب است که دیگران به راحتی آن را در رفتار او حس می کنند، این افراد معمولا در مورد ظاهر، موقعیت و شرایط خود فخرفروشی می کنند و در اصطلاح عامیانه رفتاری افاده ای دارند

۸- دغدغه ذهنی

شخص خودشیفته مادام در ذهن خود درگیری ها و دغدغه هایی در مورد زیبایی ظاهری خود، موفقیت، محبوبیت، معروفیت، هوش و… دارد

۹- احساس خاص و استثنایی بودن

انسان خودشیفته مادام خود و موقعیت خود را استثنایی، خاص و برتر می داند و حس می کند که تنها شایسته مراوده با افراد منحصر به فرد و خاص است

علت خودشیفتگی چیست؟

علت خودشیفتگی چیست؟

بر اساس تحقیقات گسترده ای که در زمینه این اختلال شخصیتی انجام شده است خودشیفتگی افراطی در افرادی بیشتر مشاهده شده است که والدین سرد و بی عاطفه دارند

علت خودشیفتگی چنین بیان شده است کودکانی که چنین والدینی دارند به ندرت مورد تحسین، تشویق، تعریف و… قرار می گیرند و بابت موفقیت ها و ویژگی های مثبتی که دارند آنگونه که باید تشویق و تحسین نمی شوند

کودکانی که والدین آن ها توجه و ترقیب خاصی به رشد، موفقیت، شخصیت، زیبایی، هوش، استعداد، تلاش، هنر و… آن ها ندارند و بیشتر درگیر مسائل مربوط به خود هستند به شدت در معرض خودشیفتگی افراطی قرار می گیرند

این کودکان برای فرار از نادیده گرفته شدن و کسب احساس ارزشمندی و برای اینکه توجه، تحسین، محبت و… دیگران را کسب کنند و به نوعی احساسات درونی خود را تسکین دهند دچار خودشیفتگی می شوند

خودشیفتگی به این افراد کمک می کند حس بی ارزشی را از خود دور کنند و خود و داشته های خود را در مرکز توجه قرار دهند تا مورد تحسین و ستایش قرار بگیرند

نکته جالب این است که تنها علت بروز خودشیفتگی وجود والدین بی عاطفه و غافل نیست بلکه والدینی که به شکل افراطی و غلوآمیز از کودک خود تحسین می کنند و بیش از حد نرمال به او توجه، محبت، تعریف، تشویق و… می کنند می توانند علتی بر خودشیفتگی فرزند خود شوند

روش های درمان خودشیفتگی

روش های درمان خودشیفتگی

۱- روان درمانی

درمان خودشیفتگی بسیار دشوار است چراکه شخص خودشیفته باید از خودشیفتگی که بخش محوری زندگی و شخصیت او می باشد دست بکشد

در روان درمانی افراد خودشیفته سعی بر این است که روی سه مسئله حساسیت بیش از حد این افراد نسبت که ارزیابی شدن توسط دیگر، خودبزرگ بینی افراطی آن ها و عدم احساس همدلی کافی در این افراد تمرکز شود

برخی بالینگران دوره های روان درمانی این افراد را در غالب گروه درمانی توصیه می کنند تا در یک شرایط ایده آل حس مشارک و همدلی در این افراد تقویت شود

از آن جایی که افراد خودشیفته به شدت تحت تاثیر طرد شدن هستند و در مقابل افسردگی بسیار آسیب پذیر هستند در این دوره های شناخت درمانی سعی می شود مسئله افسردگی آن ها نیز روان درمانی شود با این حال نتیجه گیری در مورد تاثیر و نتیجه دورهای روان درمانی روی افراد دچار به خودشیفتگی غیر ممکن است

۲- دارو درمانی

باتوجه به اینکه افراد دارای اختلال خودشیفتگی به شدت در مقابل طرد شدن آسیب پذیر و در معرض افسردگی هستند داروهای ضد افسردگی از جمله داروهای سرتونرژیک برای آنان تجویز می شود

در افرادی که در علایم بالینی آن ها چرخش سریع خلق و خو مشاهده می شود نیز لیتیوم تجویز می شود

مسئله ای که در زمینه درمان افراد مبتلا به خودشیفتگی وجود دارد این است که آیا فرد چنین اختلالی را در شخصیت خود اصلا قبول دارد یا خیر..

نکته دیگر این است که آیا تمایلی به درمان این اختلال دارد؟ چراکه بیشتر این افراد نیازی به درمان نمی بینند و از وضعیت و شرایط خود رضایت دارند

روابط افراد خودشیفته چگونه است؟

روابط افراد خودشیفته چگونه است؟

روابط بین فردی و اجتماعی افراد خودشیفته به شدت تحت تاثیر اختلال خودشیفتگی آن ها است و در واقع محور روابط این افراد نمی تواند مجزا از این اختلال باشد

از آن جایی که عزت نفس افراد خودشیفته به شدت شکننده است و بیشتر رفتارهای آن ها برای سرپوش بر شکنندگی این عزت نفس است در روابط خود در تلاش افراطی بر کسب و حفظ عزت نفس خود هستند

غالب روابط این افراد نه به قصد نزدیکی، دوستی، صمیمت و… بلکه جهت ارائه یک تصویر با شکوه از خود و به رخ کشیدن بزرگی خیالی، مهم بودن، برتر بودن، خاص بودن و دیگر ویژگی های مثبت خود است

افراد خودشیفته در روابط خود غالبا رفتاری منفعت طلب، مکارانه، طلبکارانه و… دارند و از استعداد و توانایی دیگران برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند

روابط افراد خوشیفته جهت حمایت از عزت نفس خود و فخرفروشی و جلوه دادن بزرگی کاذب خود است و با شخصی که حس کنند عزت نفس بیشتر یا برتری نسبت به آن ها دارد وارد رقابت می شوند

روابط با افراد خودشیفته در ابتدا ممکن است جذاب به نظر برسد چراکه ابتدا فقط حس می شود که چنین فردی با عزت نفس است

به مرور که دیگر رفتارهای چنین شخصیتی بروز پیدا می کند ادامه رابطه با او سخت و حتی بیزارکننده می شود چراکه هدف او از رابطه صمیمیت و دوستی نیست بلکه 》بردن《 حتی به قیمت تحقیر و پایین کشیدن طرف مقابل است

خودشیفتگی از چه سنی به وجود می آید؟

خودشیفتگی بطور ذاتی در بدو تولد در سرشت ما به شکل یک طیف که یک حد وسط و دو حد آستانه وجود دارد

اکثر جامعه در وسط این طیف و حالت نرمال آن قرار دارند اما درصدی نیز در با شروع نوجوانی و جوانی به سمت انتهای طیف می روند و دچار خودشیفتگی افراطی می شوند

نکته ای که در مورد رابطه سن و خودشیفتگی وجود دارد این است که طبق تحقیقات اگرچه درمان خودشیفتگی سخت است اما با افزایش سن رابطه عکس دارد و کاهش می یابد

آیا افراد خودشیفته انتقاد پذیر هستند؟

آنچه یک فرد خودشیفته در روابط مختلف خود به دنبال آن است بالابردن ارزش و بزرگی خود و کسب تایید و تحسین است

بنابراین این افراد به شدت نسبت به آنالیز شدن توسط دیگران حساس و در مقابل انتقاد پذیری سرسخت و حتی آسیب پذیر هستند

فرد خودشیفته نمی تواند بپذیرد که در زمینه ای بی استعداد، ناتوان و… است یا در یک مسئله آن گونه که باید ایده آل نبوده است

انواع خودشیفتگی

به طور کل در روانشناسی رفتارها را به دو دسته نهان و آشکار تقسیم می کنند و رفتارهای آشکار همان هایی هستند که در برخورد قابل تشخیص هستند

خودشیفتگی نیز دو نوع نهان و آشکار دارد که ما در برخوردهای اول افراد دچار به خودشیفتگی آشکار را تشخیص می دهیم

افراد خودشیفته آشکار اجتماعی تر و به دنبال دیده شدن، ابراز وجود و تحسین شدن هستند اما افراد دچار به خودشیفتگی پنهان افراد درونگرایی می باشند

ویژگی افراد دارای خودشیفتگی پنهان

ویژگی افراد دارای خودشیفتگی پنهان

۱- سرزنش کردن دیگران

در خودشیفتگی پنهان فرد با ترفندهای نامحسوسی طرف مقابل را تحقیر می کند به شکلی که خود را بی گناه و حتی مورد ظلم نشان دهد

او برای برترنشان دادن خود با مقصر کردن دیگران خود را بی تقصیر جلوه می دهد و حتی خود را قربانی رفتار طرف مقابل جلوه می دهند تا به نوعی مورد توجه و تایید قرار بگیرند

۲- بی توجهی به احساسات دیگران

شاید فرد خودشیفته پنهان با رفتارهای خود طلب تحسین و تعریف نکند و احساس نیاز به برتری خود را پنهان کند اما به اندازه ای که باید از دیگران، رفتار و موفقیت و شرایط آن ها تعریف و تحسین و تایید نمی کند، او با روشی فریبکارانه تر و با عدم توجه به احساس دیگران و نیاز آن ها به تشویق و تحسین خود را برتر نشان می دهد و همدلی خود را دریغ می کند

بطور مثال اگر شما یک آزمون را با نمره بالا قبول شوید و از این بابت بسیار خوشحال باشید دوست خودشیفته پنهان شما چنان که انتظار دارید و باید و شاید شما را تحسین نمی کند و در خوشحالی شما سهیم نمی شود

۳- کمک کردن به قصد منفعت

به طور کل افراد خودشیفته کاری برای کسی انجام نمی دهند و کمک نمی کنند چراکه نمی خواهند انرژی خود را صرف کنند یا باعث رشد و پیشرفت دیگری شوند

افراد خودشیفته پنهان حتی اگر در ظاهر قصد کمک کردن داشته باشند در واقع یا ریاکارانه و جهت کسب توجه است یا به دنبال منفعتی در آن هستند و…

در واقع تعامل و درک و تحمل یک خودشیفته پنهان دشوار تر از یک خودشیفته آشکار است چراکه چنین فردی ممکن است چنان با مهارت رفتار کند که شما متوجه اختلال او نشوید و در این حال حس بی ارزشی، غیرمهم بودن، کم بودن، گناهکار بودن و… را به شما منتقل کند

ازدواج با فرد خودشیفته

نحوه رفتار با یک فرد خودشیفته

شاید شما در روابط دوستانه، اجتماعی و حتی در خانواده خود با یک انسان خودشیفته در ارتباط باشید و قطعا مورد آزار رفتار او قرار گرفته باشید

بسیار مهم است که شما نکات کلیدی برخورد با این افراد را بدانید تا یک رابطه متعادل با آن ها داشته باشید پس نکات زیر را رعایت کنید

(۱) به دنبال کسب تایید، تحسین، پذیرش، تشویق و… شخص خودشیفته نباشید و به خاطر حرف های او احساس کم ارزشی یا نقص و کاستی نکنید

(۲) اگر رابطه با شخص خودشیفته باعث آسیب روحی روانی شما می شود بی هیچ تعارف و ملاحظه ای از او دور شوید و رابطه را به حداقل برسانید

(۳) با مطالعه شخصیت کلی یک خودشیفته را بشناسید و سعی کنید به عنوان یک فرد دارای اختلال شخصیتی تفاوت های رفتاری او را بپذیرید و زیاد تحت تاثیر قرار نگیرید

(۴) بر رفتار، اهداف و شخصیت خود تمرکز کنید و سعی نکنید شخص خودشیفته را تغییر دهید چراکه او از آنچه که هست رضایت دارد

(۵) تنها در برخی موارد مانند خود شخص خودشیفته رفتار کنید تا بازتاب رفتارش را ببیند مثلا اگر به قرار ملاقات نیامد شماهم به ملاقات بعدی نروید

(۶) سعی نکنید که به خودشیفته بگویید احساس دیگران نسبت به او چیست بلکه بگویید دیگران در مورد او چه فکری می کنند چراکه احساس دیگران برای او مهم نیست اما تفکر دیگران در مورد او بسیار برای خودشیفته مهم است

(۷) در ارتباط با این فرد مرزها و خط قرمزهای خود را به طور شفاف مشخص کنید و جسورانه او را متوجه کنید که این مسائل چقدر برای شما اهمیت دارند و اجازه سو استفاده یا تجاوز به او را نمی دهید

(۸) تیپ شخصیتی او را بپذیرید و مقابله به مثل نکنید چراکه دنیا و دیدگاه یک خودشیفته با شما کاملا متفاوت است و…

ازدواج با فرد خودشیفته

افراد خودشیفته اکثرا خوش سروزبان هستند و در اوایل ارتباط بسیار جذاب به نظر می رسند و همین مسئله ممکن است شما را به آن ها علاقه مند کند

در مورد ازدواج با یک شخص خودشیفته باید گفت که زندگی با چنین افرادی بسیار سخت است و نباید با این تفکر که او را تغییر می دهید با چنین شخصی ازدواج کنید

تغییر در افراد دچار خودشیفتگی حاد بسیار سخت رخ می دهد و حتی در بیشتر مواقع شخص علاقه ای به تغییر خود ندارد و ازدواج با فرد خودشیفته می تواند باعث موارد زیر شود

۱- عدم دریافت محبت واقعی و کافی از همسر خودشیفته

۲- عدم پیشرفت در زندگی به دلیل درگیر بودن چنین فردی در خیالات خود و احساس ایده آل بودن

۳- القای حس تهی بودن به شما برای برتری دادن به خود

۴- عدم همدلی، همراهی، دلسوزی، گذشت و مشورت کافی در زندگی از طرف همسر خودشیفته

۵- نپذیرفتن تقصیر و اشتباه و امتناع از غذرخواهی و دلجویی از طرف همسر خودشیفته

۶- باعث رشد و ترقی و بالندگی شما نمی شوند و حتی مانع آن می شوند تا همواره حس کنند برتر هستند

۷- از شما توع توجه، محبت، تحسین، تشویق، تایید، تعریف و… افراطی و حتی بی دلیل دارند

۸- همسر خودشیفته خودخواه و خودمحور است و زندگی مشترک را به سمت منفعت و خواسته های خود سوق می دهد

۹- فرد خودشیفته نسبت به همسر خود احساس مالکیت می کند رفتارهای کنترل گر و طلبکارانه دارد

۱۰- کم شمردن و بی ارزش کردن فداکارای، عشق، گذشت، محبت، تلاش و… شما از طرف همسر خودشیفته و…

آیا عشق افراد خودشیفته واقعی است؟

به طور کل عشق برای افراد خودشیفته نوعی داد و ستد است که در آن می توانند عزت نفس، توجه و محبت بیشتری کسب کنند؛ این افراد روابط اجتماعی خوبی دارند و در ابتدای آشنایی بسیار جذابند و راحت می توانند دیگران را عاشق خود کنند و حتی ادعا کنند که عاشق هستند

در واقع حتی اگر عشق و علاقه ای در این افراد شکل بگیرد مستلزم حفظ شرایطی است که در آن حس عزت نفس و برتری کنند؛ در روابط عاشقانه این افراد فراز و فرودهای زیادی وجود دارد و مادام این پرسش در طرف مقابل شکل می گیرد که آیا او واقعا عاشق من است یا نه

عشق برای شخص خودشیفته راهی برای کسب هرچه بیشتر توجه و ابراز وجود است و نمی توان به اصیل بودن و همیشگی بودن این عشق باور داشت

1 نظر برای این مطلب ثبت شده است:

یاس

۲۸ خرداد ۱۴۰۲


با این افراد نباید ازدواج کرد تا بفهمند طرف مقابل هم برای خودش عزت نفس داره تا درک درستی هز زندکی پیدا نکردن نبایو ازدواج کرد باهاشون

شما هم بخوانید