حرف های عاشقانه کوتاه برای همسر و عشقم با عکس پروفایل به همراه متن و شعرهای زیبا برای دلتنگی دوست دختر و پسر را می خوانید
راست است که آدم
وقت ذوق کردنش
قد می کشد
تو در دنیایم هستی
و من همین روزهاست که
دستم برسد به آسمان هفتم خدا
___________________
اعتقاد دارم به تو
به عشقت
به اینکه اگر تو باشی
خوشبختی راه خانه مان را
هرگز گم نخواهد کرد …
___________________
دوست ترت دارم، از هر چه دوست
ای تو به من، از خود من، خویش تر
دوست تر از آنکه بگویم چقدر
بیشتر از، بیشتر از، بیشتر
درست است که من رنج میبرم
ولی در بهای این رنج بردن
یک عمر در کنار تو
خوشبخت زندگی خواهم کرد
___________________
آنجا که هیچ نیست
به یاد بیاور که
دوستت دارم
___________________
به گامهای کسان
می برم گمان که تویی
دلم ز سینه برون شد
ز بس تپید
بیا …
عشق می تواند
صدای خنده اش باشد
یا خجالتِ توی نگاهش
وقتی می گوید دوستت دارم
و تو سرت را پایین می اندازی
چای اش را با نبات
شیرین می کنی
___________________
ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﻢ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺑﺮﻡ
ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ
ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺑﺎﺷﯽ …
ﺍﺯ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺘﻢ!
___________________
اینکه چند سال گذشته
اما هنوز بوسه هایت
از سر عشق است
نه از سر عادت
و هنوز آغوشت جنس احساس است
نمی شود تمام دل را وقف حضورت نکرد
به خدا
دوست داشتن تو
دست من نیست
خب خودت بگرد ببین
مهرت را کجای دلم
انداخته ای …
___________________
محبوب من
تمام چیزی که
ذهنم را مشغول کرده
این است که
حال تو و حال چشم هایت
خوب باشد
___________________
خوشبختی یعنی
نوشیدن یک جرعه چای در کنار تو
یعنی قدم زدن در خیابانهای
سوت و کور شهر
آن هم با آواز روح بخش پای تو
ریشه در خاکی مرغوب دارم
و هر روز سرسبزتر و تنومندتر می شوم
کاش دست روزگار زودتر ریشه ام را
در خاک تو می کاشت …
___________________
و در انتها
ما به هم خواهیم رسید
کلاغ ها راه خانه را خواهند یافت
قصه تمام می شود
عشق می ماند
و آغوشی قد ما دو نفر
___________________
از میان
تمام کتاب ها
لب های تو خواندنی تر اند
وقتی که می گویی دوستت دارم
به خدا که زندگی بی تو
از من بر نمی آید!
جز آنکه با دوست داشتنت قدم بزنم
جای خالی ات را بغل کنم
و نبودنت را بغض
و نبودنت را شعر کنم
و مگر زندگی
چیزی غیر از داشتنِ توست؟!
___________________
قرارمان همان جای همیشگی
زیر روشنایی مات ماه
راس ساعت دلتنگی
راستی باز هم
خیالت را می فرستی
یا خودت می آیی!؟
___________________
وقتی کنارمی از زندگی پرم
از بس کنار تو دور از تصورم
جز تو و خیال تو سفر نمی کنم
زیباتر از تو رو باور نمی کنم …
باید کسی باشد که بی دلیل دوستت بدارد
بی موقع پیام بدهد، حالت را بپرسد
گاهی یک پیام ساده و ناگهانی
یادآورمان میکند که بود و نبودمان
چقدر اهمیت دارد …
___________________
در تمام بن بست های زندگی ام
آغوش تو می شود همان آسمان
که راهش باز است و بعد از آن
بن بست بی معنیترین واژه می شود
___________________
کاش من و تو
دو جلد از یک رمان عاشقانه بودیم
تنگ در آغوش هم
خوابیده در قفسه های
کتابخانه ای روستایی
گاهی تو را
گاهی مرا
تنها به سبب
تشدید دلتنگی هایمان
به امانت می بردند …
جانم …
سر بعضى چيزها
مثل «دوستت دارم»
كه نمى شود كوتاه آمد!
هى جمع مى شود، جمع مى شود
مى شود تمام دل خوشيت
اصلاً حيف نيست
اين همه دوستت داشته باشم
و زندگيش نكنى؟
___________________
آن دم که با تو باشم
محنت و غم سرآيد
و آن شب که بی تو باشم
جانم ز تن برآيد
___________________
درخت ها به من آموختند، فاصله ای
میان عشق زمینی و آسمانی نیست
به روی آینه پر غبار من بنویس
بدون عشق جهان جای زندگانی نیست …
به صف می شوند پیرهن هایم
وقتی خبر از قرار با توست
یک آغوش چهل درجه کافیست
برای جان بخشی به پیراهنم
اولین بار است لذت میبرم
از بستن دکمه های بی شکل
___________________
دوست داشتن تو
زیباترین گلی است
که خدا آفریده
گفته بودم؟
___________________
آخر تصدقت، این شب بخیرها که
کفاف ش بهای بلند نبودنت را نمی دهند
حالا هر چقدر هم که پهلو به پهلو بشوم
کتاب بخوانم، خودم را به آن راه بزنم …
وقتی بوسیدمش
دستم را گرفت
گذاشت روی قلبش
گفت ببین چقدر تند میزنه!
فکر کن تندتر تپیدن قلب کسی
که دوستش داری
بخاطر تو باشد
چه حس خوبی …
___________________
یک آن شد این عاشق شدن
دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا
از عمق چشمانم ربود
___________________
بیا برگردیم به اولین نگاه های عاشقانه
به اولین روزهای عاشقی
به اولین بوسه های پر از عشق
در میان هزاران ترس
بیا برگردیم به اولین دوستت دارم ها …
با تو خوشبخت ترین
عاشق تاریخ منم
ای که آغوش پر از زندگی ات
شد وطنم …
___________________
من از لطافت صبح
من از طراوت نور
من از نوازش آن مهربان
چنان سرمست که گاه
در همه آفاق می گشودم بال
که مست، بر همه افلاک
می فشاندم دست
___________________
و سرانجام کسی خواهد آمد
و با مهربانی هایش به تو
نشان خواهد داد
که تو قبل از دیدن او
اصلاً زندگی نکرده ای …
حرف های عاشقانه کوتاه | سایت فتوکده
آریانا
۱۲ مهر ۱۳۹۹
قشنگ و عالی