سایت فتوکده

5 اصطلاح اقتصادی کاربردی برای همه

5 اصطلاح اقتصادی کاربردی برای همه

 

5 اصطلاح اقتصادی کاربردی برای همه

 

 

علم اقتصاد به‌عنوان یکی از علوم بسیار مهم، جذاب و بحث‌برانگیز در تمام جهان شناخته می‌شود که زیرمجموعه علوم اجتماعی قرار دارد. شاید تصور کنید که دانستن مفاهیم کاربردی در این علم، فقط برای دانشجویان و افراد فعال در علم اقتصاد مفید است؛ درحالی‌که اینطور نیست.

 

همه ما در زندگی روزمره خود بارها و بارها با مفاهیم و اصطلاحات اقتصادی روبرو می‌شویم و اگر نتوانیم آنها را درک کنیم، به احتمال زیاد باید ضررهای اقتصادی را بپذیریم.

 

البته اصطلاحات اقتصادی متعددی وجود دارند که شاید برخی از آنها واقعا برای عامه مردم نیاز نباشد؛ اما یادگیری رایج‌ترین موارد را به همه توصیه می‌کنیم.

 

با توجه به ضرورت این موضوع، در ادامه برخی از مفاهیم کاربردی در علم اقتصاد که در طول زندگی روزمره با آنها روبرو هستیم، بررسی می‌شود.

 

1)    بازارهای مالی

 

یکی از گسترده‌ترین مفاهیم اقتصادی، بازار مالی است. مفهومی که به بازاری اطلاق می‌شود که در آن خرید و فروش سهام، اوراق بهادار و ارز انجام می‌گیرد.

 

شاید برای شما هم جالب باشد که بازارهای مالی در تمام جهان، به عنوان شاهرگ حیاتی در پشت اقتصادها شناخته می‌شوند. جایی که به کارآفرینان و کسب‌وکارها اجازه می‌دهد تا دارایی مالی بخرند و بفروشند. مثال رایج بارارهای مالی، بازار بورس است. بازاری با افت و خیزهای بسیار زیاد که درمجموع روندی صعودی را در طول زمان تجربه می‌کند.

 

برای حضور در این بازار، افراد سرمایه‌های مالی خود را با کمک درگاه پرداخت اینترنتی به حساب کارگزاری مدنظر خود واریز و سهم‌های مناسب را خرید می‌کنند.

 

سهام همیشه روند صعودی ندارد و افراد خبره در این زمینه، تمام نوسانات بازار را می‌پذیرند و در موقع مناسب اقدام به خرید یا فروش سهام خود می‌کنند.

 

2)    تورم

 

تورم اصطلاحی است که بارها و بارها آن را در زندگی روزمره خود و هنگام خرید محصولات مختلف، تجربه می‌کنیم. تورم به این معنا است که قدرت خرید افراد در یک زمان مشخص نسبت به قبل با کاهش همراه باشد و از سویی هزینه‌های زندگی نیز افزایش داشته باشند. ساده‌ترین تعریف این است که قیمت کالاها و خدمات بیشتر شود.

 

البته این نکته مهم را هم در نظر داشته باشید که فاکتور تورم همیشه یک موضوع منفی و عیب برای همه افراد محسوب نمی‌شود. بلکه کسانی که صاحب دارایی زیادی مانند املاک و وسایل نقلیه متعدد هستند، با افزایش تورم، افزایش در قیمت دارایی خود را تجربه می‌کنند.

 

اما به صورت کلی افزایش بیش‌ازحد قیمت‌ها عاملی در ایجاد ضعف برای اکثر افراد جامعه می‌شود و نمی‌توانند با کیفیت قبل، کالاها و خدمات موردنیاز خود مانند سبد غذایی را تامین کنند.

 

5 اصطلاح اقتصادی کاربردی برای همه

 

3)    پول گرایی

 

این مفهوم، نظریه‌ای در اقتصاد کلان است که استدلالش بر این اساس است که دولت‌ها می‌توانند با تمرکز روی نرخ رشد عرضه پول، ثبات اقتصادی را حفظ کنند.

 

به عبارتی مقدار کل پولی که در یک اقتصاد وجود دارد، تعیین‌کننده اصلی رشد اقتصادی است. هرچه پول بیشتری در دسترس باشد، به تبع آن تقاضا برای کالاها و خدمات نیز افزایش می‌یابد. این موضوع از طرفی جنبه‌های مثبت دارد و می‌تواند عاملی برای افزایش در نرخ اشتغال باشد و بیکاری را کاهش دهد. همچنین عاملی موثر برای تحریک رشد اقتصادی است تا تولید بیشتر شود.

 

میلتون فریدمن به‌عنوان یکی از بررگترین نظریه‌پردازان اقتصادی بیان می‌کند که بر اساس این استدلال باید دولت‌ها ذخایر پولی را ثابت نگه دارند و هر سال فقط مقدار اندکی به آن اضافه نمایند تا امکان رشد اقتصادی طبیعی فراهم شود. بنابراین نگه داشتن پول در حد تعادل عامل مهمی است که رشد اقتصادی پایدار را فراهم می‌کند؛ ولی افزایش بیش از حد آن آثار مخربی مانند تورم به دنبال دارد.

 

4)    قانون عرضه و تقاضا

 

شاید تعجب کنید، اما جالب است بدانید که، این قانون تقریبا در تمام شئون زندگی همه ما کاربرد دارد. قانون عرضه و تقاضا نظریه‌ای است که تعاملات بین فروشندگان و خریداران برای یک محصول، خدمت یا منبع خاص را نشان می‌دهد. همچنین این قانون به‌طور واضح رابطه بین قیمت یک کالا و تمایل مردم به خرید و فروش را تعریف می‌کند. به‌طور مثال یک کسب‌وکار کالایی را در فروشگاه‌های آنلاین و حضوری در معرض فروش می‌گذارد.

 

مردم نیز با استفاده از درگاه پرداخت اشتراکی قیمت محصول را می‌پردازند.

 

همچنین ممکن است از روش‌های دیگری مانند پرداخت از طریق کارت به کارت بانک‌های مختلف مانند کارت به کارت بانک سپه پرداخت قیمت انجام شود.

 

نکته مهم اینکه هرچه تعداد و حجم محصول افزایش داشته باشد، تقاضا برای آن کمتر می‌شود و به‌تبع آن، قیمت نیز روند کاهشی خواهد داشت. دو قانون عرضه و تقاضا تا جایی جلو می‌روند که درنهایت قیمت‌ها در نقطه‌ای مشترک به تعادل برسد. همچنین هرچه تقاضا برای کالایی از عرضه بیشتر شود، قیمت آن نیز افزایش می‌یابد و تورم را به دنبال خواهد داشت. در این شرایط بهترین راه برای ایجاد تعادل، افزایش در تولید آن محصول است.

 

5)    سیاست مالی انبساطی و انقباضی

 

زمانی‌که دولت‌ها تصمیم می‌گیرند که برای دوره آتی که در پیش دارند، عملکردهایی متفاوت در زمینه هزینه‌کرد و مالیات دریافتی داشته باشند. این تصمیمات تاثیر مستقیم و موثری روی عملکرد اقتصادی کشور دارد و از این نظر حائز اهمیت است. سیاستهایی که می‌تواند روی تورم، اشتغال، بیکاری و رشد اقتصادی در بلندمدت تاثیر بگذارد و روند آن را به سمت مثبت یا منفی شدن، پیش ببرد.

 

سیاست مالی دو نوع شامل سیاست مالی انبساطی و انقباضی دارد و هرکدام مفهوم و عملکردی جداگانه در اقتصاد دارند. در سیاست مالی انبساطی، هدف دولت این است که اقتصاد را تقویت کند و بیشتر در مواقعی استفاده می‌شود که کشور با معضلاتی مانند بیکاری و رکود مواجه شده باشد.

 

در این شرایط دولت‌ها با هدف اینکه اقتصاد را تحریک کنند و از سویی قدرت مصرف‌کنندگان تضعیف نشود، مالیات‌ها کاهش می‌دهند و درمقابل هزینه‌ها را بیشتر می‌کنند.

 

عملکرد سیاست مالی انقباضی کاملا متفاوت است. در این نوع سیاست مالی دولت‌ها بیشتر درصدد هستند که معضلاتی مانند تورم را کاهش دهند تا رشد اقتصادی هم به‌تبع آن کمتر شود. در این شرایط سیاست دولت این است که مالیات را بیشتر کند و هزینه‌های خود مانند هزینه‌های جاری را کاهش می‌دهد.

 

هدف در هر دو سیاست این است که بهبود در عملکرد اقتصادی حاصل شود، اما با توجه به شرایطی که در اقتصاد حاکم است، تدابیر متفاوتی اخذ می‌گردد.

 

درنهایت باید گفت که تمام عبارات و سیاست‌های اقتصادی در شرایط کاملا شناور پیش می‌روند؛ زیرا ما در شرایط پویا و متحرک زندگی می‌کنیم. بنابراین گاهی اوقات ممکن است ظریف‌ترین فاکتورهایی که به چشم نمی‌آیند، تاثیر زیادی در بهبود اقتصاد یا روند منفی آن داشته باشند. به همین دلیل دولت‌ها تلاش می‌کنند که تمام المان‌ها و فاکتورهای موجود در جامعه را رصد کنند و بر اساس آن بهترین گزینه را انتخاب نمایند.

این مطلب کامل بود ؟ 3 0

مطالب پیشنهادی
نظــرات کاربران