هاشم بافقی متولد ۴ اسفند ۱۳۶۷ در تهران، بازیگر و برنامه ساز است
فارغ التحصیل رشته تئاتر از دانشگاه سوره می باشد که بجز بازیگری، کارگردان است که معرفت ترین اثر او «از لاک جیغ تا خدا» یک برهه ای مورد توجه قرار گرفت
هاشم تفکری بافقی در محله پاکدشت تهران بزرگ شده است و اصالتا اهل شهرستان بافق یزد می باشد و یکی از عموهایش از شهدای جنگ تحمیلی می باشد
قبل از اینکه وارد تلویزیون شوم کارگردانی و تهیه کنندگی تئاتر می کردم
حتی بیست ساله بودم که نمایشنامه ام توسط سازمان بسیج دانشجویی چاپ شد و مدتی هم در فضای موسیقی هم وارد شدم
من بودم که قبل از حامد زمانی و دیگران، شروع به خواندن ترانه های حزب اللهی کردم
عکس هاشم بافقی و پدرش
رپ کار می کردم و اولین کارم به نام می خوام برگردم خیلی سر و صدا کرد، بعد از این کارها، محمدرضا شفا و وحید یامین پور من را شناختند و با هم دوست شدیم
وحید یامین پور به شبکه افق رفته بود و من هم به وسیله محمدرضا شفا به عنوان کارمند در این شبکه مشغول شدم
خیلی مدیون وحید یامین پور و سازمان اوج هستم و برنامه «کدبانو» اولین کارم در رسانه ملی بود
سال ۱۳۹۳ در یکی از جلسات صدا و سیما برای برنامه سازی در مورد حجاب طرح برنامه «از لاک جیغ تا خدا» رو مطرح کرد که مورد تایید شد
بعد از پخش چند قسمت و ادامه در ماه رمضان این برنامه دیده شد
بله، بعضی از سوژه های برنامه از بچه های تئاتر هستند ولی نقش بازی نمی کنند گر قرار بود کسی این حرف ها را بازی کند، برنامه تا الان به زمین می خورد
بیوگرافی هاشم بافقی کارگردان
هاشم بافقی با یکی از دختران پشت صحنه در برنامه کدبانو به نام «الهه چرندابی» آشنا و در نهایت باهم ازدواج کردند
خانم خودش بعدا در برنامه از لاک جیغ تا خدا در قامت مجری حضور داشت و خودش نیز از متحولین بوده و قبل از این حتی چادری هم نبود
عکس هاشم بافقی و همسرش
اردیبهشت ۱۳۹۷ بود که عده ای با پوشیدن لباس داعش و گرفتن اسلحه و پرچم داعشی در مجتمع تجاری کوروش تحت عنوان تبلیغ فیلم به وقت شام موجب ترس و وحشت مردم شدند
هاشم بافقی نقش اصلی این سناریوی تبلیغاتی را برعهده داشتند که موجی از انتقاد به این نوع تبلیغات بوجود آمد که بعدا بابت آن عذرخواهی کردند
عکس هاشم بافقی در نقش داعشی
قبل از تحول م ادمی وبدم که به باشگاه بدنسازی می رفتم و کشتی کَج کار می کردم، خوش استیل بودم و صبح و ظهر دختر بازی می کردم
کلاً عاشق پیشه بودم، نویسنده خوبی هم بودم و نامه های دوست دخترهای بچه های مدرسه را من می نوشتم
با اینکه آن موقع ابرو برداشتن خیلی کار بدی بود، من ابرو برمی داشتم و ریشم را شبیه مدل هایی می کردم که تازه مد شده بود
من قبلاً این سبک آدم نبودم، امام خمینی را شناختم و اسلام آوردم! خانواده ام مذهبی بودند اما من هیچ چیز را قبول نداشتم، تقریباً لائیک بودم
اگر متحول نمی شدم، قطعا الان یا زندان بودم یا شاید کشته شده بودم! خیلی شر بودم و در منطقه ای بزرگ شده بودم که منطقه خوبی نبود
در دانشگاه به صورت خیلی اتفاقی مسئول بسیج شدم و مسئولیت اردوهای راهیان را برعهده گرفتم
وقتی مسئول بسیج شدم، سعی کردم تمام بچه های خشک مذهبی را که فکر می کردند هر کی در حیاط دانشگاه هست، کافر است، از بسیج بیرون کردم
همان زمان سازمان بسیج از اردوهای راهیان نور من الگو برداشت، چون ما اصلا طبق آن فضای حاکم سازمانی نمی رفتیم!
یادم هست یکی از اساتید به خاطر چفیه داشتن من را می انداخت اما من ۳ سال در بیرون و توی خیابان با چفیه بودم
وقتی دانشجو می دید که یک بسیجی چشم پاک که دروغ هم نمی گوید و نمی گوید حجاب تان را رعایت کنید می آمد راهیان نور و خود شهدا دست این ها را می گرفتند
شاید خیلی ها از سمت مردم ایستادن و اعتراض کردن به دنبال فالور یا پاکسازی گذشته باشند ولی رامبد جوان واقعا عاشق مردم است
اوایل اعتراضات رامبد جوان در حال آماده کردن خندوانه جدید بود اما ادامه نداد چراکه نمیخواست در صدا و سیما مخصوصا با مدیریت جدید ضد مردم، شاغل باشد
همان موقع که به رامبد توهین می شد چرا حرفی نمیزند در مجازی او در بین مدیران تاثیرگذار چنان مواضع شجاعانه ای میگرفت که به جرات من با این همه ادعا انگشت به دهان میماندم
عکس همسر هاشم بافقی
هاشم بافقی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ اعلام کرد همه تلاش خود را در مسیر تضعیف جریان رادیکال به کار می بندد و از مسعود پزشکیان حمایت می کند
او قبلتر نیز اعلام کرد بود و من و امثال من باید مرده باشم که افرادی همچون رائفی پور تمامیت ارضی رو به خطر بندارد و گسل های اجتماعی را فعال کند