بیوگرافی رسول خطیبی و همسرش با عکس های رسول خطیبی و داستان زندگی شخصی و عکس همسر و دوران فوتبالیاش را در سایت فتوکده می خوانید
رسول خطیبی متولد ۳۱ شهریور ۱۳۵۷ در تبریز، مربی فوتبال است
از ماشین سازی شروع کرد و با پست مهاجم به تیم ملی و بازی در استقلال رسید، مدتی در کشورهای عربی بود تا اینکه حالا بعد از بازنشستگی سرمربیگری می کند
فعالیت خود را از مدرسه فوتبال تراکتورسازی زیر نظر طالبی شروع کرد
اما بصورت جدی از سال ۱۳۷۱ وقتی ۱۴ ساله بود به تیم نوجوانان ماشین سازی پیوست بعد از سه سال مدتی در تجارت تهران سپس دوباره در تبریز و تیم شهرداری بازی کرد
با ذوب آهن وارد رده بزرگسالان شد سپس سال ۱۳۷۵ به تیم پاس تهران رفت و بعد از دو سال بازی در سال ۷۸ توسط باشگاه هامبورگ آلمان جذب شد
نیم فصل در آلمان بود سپس قرضی به استقلال رفت و بعد از آن در تیم های سپاهان حضور داشت تا اینکه بعد از جام جهانی ۲۰۰۶ از سال ۸۴ تا ۱۳۸۹ در تیم های عربی بازی کرد
در نهایت فصل ۹۰ – ۹۱ با پیراهن گسترش فولاد تبریز خداحافظی کرد
خطیبی از سال ۱۳۷۷ وقتی ۲۰ ساله شد عضو تیم ملی بزرگسالان بود
گرچه اغلب ذخیره علی دایی بود اما توانست در ۲۷ بازی ۵ گل به ثمر برساند، آخرین مسابقات ملی که حضور داشت جام ملت های آسیا در سال ۲۰۰۷ بود
فعالیت مربیگری خود را با ماشین سازی از فصل ۹۰ – ۹۱ شروع کرد اما در واپسین لحظات نتوانست این تیم را لیگ برتری کند و سوم شد
او سپس در تیم گسترش، تراکتور، سیاه جامگان حضور نه چندان موفقی را تجربه کرد تا اینکه دوباره از سال ۹۸ سرمربی ماشین سازی شده است
رسول خطیبی اواسط دهه ۷۰ با همسرش ازدواج کرد که ثمره این زندگی دو فرزند پسر بنام های فراز متولد ۱۳۷۷ و فرزام متولد ۱۳۸۵ می باشد
همسرش می گوید رسول صدای بسیار خوبی دارد، یکی از ویژگی هایی که تاکنون جایی بازگو نکرده است تلاوت زیبای قرآن و موذنی می باشد
پیشپاپیش از همه خبرنگاران عذرخواهی میکنم اما مواقعی که خیلی خستم یا نمی خواهم به سوالات خبرنگاران پاسخ بدم خودم را حسین خطیبی معرفی می کنم
به دلیل شباهت فوق العاده صدایی که با برادر بزرگم دارم کسی شک نمی کند و همه چیز به خیر و خوشی تمام می شود
حضور در جام جهانی ۲۰۰۶ و سرمربیگری تیم محبوبم تراکتور از بهترین خاطرات زندگی ام است که هیچوقت فراموشش نمی کنم
فوت مادرم بدترین و تلخ ترین خاطره همه دوران زندگی ام است
روزی پشت فرمان اتومبیلم نشسته بودم که پشت چراغ قرمز گیر افتادم
در این فاصله تا سبز شدن چراغ راهنمایی، یک خانواده کوچک از کنار اتومبیلم عبور می کردند که یک پسر بچه ۹، ۱۰ ساله داشتند.
پسرک یک نگاهی به بنز من کرد و بعد به پدرش نگاه انداخت و طوری که من هم شنیدم گفت: ببین بابا این آقا چه بنز خوشگلی داره اما تو حتی یک پیکان هم نداری
از آن تاریخ به بعد، هرگز سوار بنزم نشدم و یک پرشیا خریدم تا دل کسی نشکند
اگر فرصت کمی برای زنده بودن داشته باشم سعی می کنم نمازهای قضایم را بخوانم تا باری بر دوش پسر بزرگم باقی نگذارم (می خندد)
برادر بزرگم حسین همیشه در حال خواندن نمازهای قضاست و نمی خواهم پسرم مثل برادرم گرفتار شود
بیوگرافی رسول خطیبی و همسرش | سایت فتوکده
طرفدار پرسپولیس
۱۰ آبان ۱۴۰۰
سلام آقا رسول خطیبی امروز تو شما از پرسپولیس بهتر بازی کرد به شما تبریک میگم تیم خوبی دورست کردید موفق باشید