عکس نوشته پروفایل شهادت امام حسن عسکری با متن تسلیت به همراه دلنوشته و شعرهای غمگین را می خوانید
از زهر کینه کشتند امام عسگری را
از نو خزان نمودند، گلزار حیدری را
زهرا زند به سینه، دنبال آن جنازه
بعد از مه صفر شد، داغش دوباره تازه
_____________________
مثل اجدات شدی مسموم از زهر جفا
شد عزادار تو زهرا و علی و مصطفی
شهر سر من را در ماتمت شد کربلا
مهدیت پوشیده بر تن جامه نیلوفری
در دل آزادگان با شد ولای عسکری
جان هر آزاده ای گردد فدای عسکری
می ستیزد با ستمکاران و با بیگانگان
آن که می باشد به عالم آشنای عسکری
شهادت امام حسن عسکری تسلیت باد
_____________________
در عزای امام عسکری آید زنای اهل دل
صد فغان همراه با شور و نوا یابن الحسن
آب شد شمع وجودش زآتش زهر ستم
خاک غم بر سر کنم زین ماجرا یابن الحسن
جان جهان فدایی ات، فخر بشر گداییت
هستیم همه یا سیدی، سائل سامراییت
به عشق سامرای تو، دلم شده هواییت
هستیم همه یا سیدی، گدای سامراییت
_____________________
ای سراپا روح قرآن ای وجودت جان پاک
آخر از زهر جفا گردیده قلبت چاک چاک
پیکر نورانیت شد در جوانی زیر خاک
ای جمالت مصطفایی ای جلالت حیدری
آمده بالین بابا گوهر دردانه ای
بر سر و سینه زند در کنج غربت خانه ای
سوخته بال و پرش از غم ولیکن ناتوان
دور شمعِ عسگری پر می زند پروانه ای
شهادت امام حسن عسکری تسلیت باد
_____________________
عزیز فاطمه ای مهربان بی همتا
دوباره سائلی آمد،درِ حرم بگشا
نشان خانه تان را ز هرکه پرسیدم
نشان سیدی از خانواده ی زهرا
ربیع اول آمده شور عزا بپا شده
به روز هشتمین آن،سامره کربلا شده
خانه ی عسکری بود،غرق عزا به هجراو
امام شیعه در ره خدای خود فدا شده
_____________________
امشب امام عسکری زهر جفا نوشیده است
فرزند او صاحب زمان رخت عزا پوشیده است
این بار دست معتمد از آستین آمد به در
آل علی را سوختند با زهر یک بار دگر
از ما زمینیان به شما آسمان سلام
مولای دلشکسته امام زمان سلام
این روزها هزار و دو چندان شکسته ای
حالا کجای روضه بابا نشسته ای
شهادت امام حسن عسکری تسلیت باد
_____________________
پدری در دم مرگ است و به بالین پسرش
پسری اشک فشان است به حال پدرش
پدری جام شهادت به لبش بوسه زده
پسری سوخته از داغ مصیبت جگرش
امشب که زمین و آسمان می گرید
از ماتم عسگری (ع) جهان می گرید
جا دارد اگر شیعه خون گریه کند
چون مهدی صاحب الزمان (عج) می گرید
_____________________
این روزها هزار برابر شکسته ای
حالا کجای ِ روضه ی بابا نشسته ای
رخت سیاه داغ پدر کرده ای تنت
قربان ریشه های نخ شال گردنت
آماده می کنی کفن و تربت و لحد
مرد سیاهپوش، خدا صبرتان دهد
مردِ جوان دارد وصیت مینویسد
می گرید و ذکر مصیبت مینویسد
دنیا برای رحمت او جا ندارد
آه این غریب از رفع زحمت می نویسد
سالروز پرپر شدن گل امامت تسلیت باد
_____________________
وقتی امام عصر ما امشب عزادار است
برپایی این روضه ها واجب ترین کار است
پیراهن و شال عزا مولا به تن دارد
امشب تمام عرش با آقا عزادار است
مى زند آتش به قلبم سوز داغ عسکرى (ع)
گیرد امشب اشک من هر دم سراغ عسکرى (ع)
شد به سن کودکى فرزند دلبندش یتیم
گشت دُرّ اشک مهدى (ع) چلچراغ عسکرى (ع)
از داغ حسن سامرا می گرید
جبریل امین در سما میگرید
یا حجت حق غم نبینی آقا
از اشک شما چشم ما میگرید
غربت شهر سامرا، غصه ی هر شب منه
عکس خرابی حرم، آتیش به جونم می زنه
گرد و غبار حرمت، سرمه چشم نوکرات
خیلی غریبی آقاجون، بگو چی شد کبوترات؟
_____________________
سامرا ماتم سرا شد
سامرا غرق عزا شد
در زمين و آسمانها
مجلس ماتم به پاشد
هر کس که رفت دیدن صحن و سرای تو
آتش گرفت سوخت وجودش برای تو
گنبد شکسته بود و ضریحی نمانده بود
افتاده بود پرچم و گلدسته های تو
سلام ما به تو و سامرای اطهر تو
سلام ما به حرمخانه منور تو
سلام بر تو و برحُرمتت که جبرائیل
جبین گذاشته بر آستانه در تو
مثل اجدات شدی مسموم از زهر جفا
شد عزادار تو زهرا و علی و مصطفی
شهر سر من را در ماتمت شد کربلا
مهدیت پوشیده بر تن جامه ی نیلوفری
شد عزای باب مظلومت بیا یابن الحسن
جان به قربان تو ای صاحب عزا یابن الحسن
عسگری مسموم شد از زهر بیداد و ستم
کز غمش سوزد دل اهل ولا یا بن الحسن
_____________________
ای که در سن جوانی مثل گل پرپر شدی
کشته ی راه خدا و دین پیغمبر شدی
با وجود شیعیان بی یاور و بی یاور شدی
بر سرت آمد بلاها با تمام سروری
میرعباس باقرزاه هستم
۱۴ آبان ۱۳۹۸
سلام اقای سرداربه توافتخارمیکنم که ایرانی هستی اکه اومدی به ایران به تیم تراکتوربیا