.
روزهایت می گذرند و تو چون شمع می سوزی
راز فداکاری ات، دهان به دهان می چرخد
شهر به تو می بالد
سرنوشت خانه های بزرگ به دست های کوچک تو گره خورده است
ثانیه ای نمی توان به شعله های سرکش آتش اندیشی
وقتی که نامی از تو نباشد
دست های تو، نشانه آخرین ثانیه های ناامیدی اند
و لبخندت
آغاز زندگی و شروعی دوباره است
تو مهربان ترین آشنایی هستی که
به یاری امیدهایی می شتابی
که تا خاکستر شدن، زمانی بیش، فاصله ندارند
زلال دست های مهربانت
راز آرامش لحظه هایی است که شعله ورند و عصیانگر، اگر نباشی
می روی و تمام وردهای جهان به قامت تو اقتدا می کنند
بزرگمرد راز فداکاری ات دهان به دهان می چرخد
شهر به تو می بالد
آتشنشانان با حماسه آفرینی های خود در نبرد با شعله های خانمان سوز
جوانه های امید را از بستر خاکسترها می رویانند
آن لحظه که همه چیز دور و برت زبانه میکشد
و خشم کهنسال شعله های ناگهان روبرویت می پیچید
از خود می گذری تا دستهای مهربانت
تلخی سوزان حادثه را به هم بریزد
عکس و متن برای اتش نشانان قهرمان فداکار | سایت فتوکده
مرتضی کریمیان از نکوآباد
۱۱ بهمن ۱۳۹۵
درود بر آتش نشانانی که بهشت را نادیده خریدند.