بیوگرافی محمود بصیری از شروع تا ازدواج و احمدی نژاد

بیوگرافی محمود بصیری

محمود بصیری متولد ۱ ادریبهشت ۱۳۲۶ در شهر انار کرمان، بازیگر است

از مکانیکی شروع کرد تا اینکه در ۱۶ سالگی وارد عرصه بازیگری شد و ابتدا با نقش ارصلان در سریال «آرایشگاه زیبا» و سپس منوچهر سریال «بدون شهر» به اوج شهرت رسید

او اما با روی کار آمدن دولت محمود احمدی نژاد و شباهت به وی تا مدت ها دچار ممنوع الکاری شد

از انار تا تهران

۴ ساله بودم که از شهر انار کرمان به یزد نقل مکان کردیم سپس خانواده ام مرا پیش خاله هایم گذاشتند و خودشان به تهران آمدند و بعد از مدتی من را هم بردند

بزرگ شده محله عباسی معروف به عباس خاکی تهران هستم و الان چندین دهه سال است که در این منطقه زندگی می کنیم

کار در بلورسازی

از پنج سالگی مدرسه نرفته آن زمان رسم بود که خانواده ها بچه ها را در مغازه یا دکان برای آموختن کار به شاگردی می فرستادند

مرا به بلورسازی فرستادند و ماهی حدود سی تومان که پولی زیادی هم بود در می آوردم

از مکانیکی تا بازیگری

بعد از اینکه بزرگ شدم در تابستان ها شاگرد مکانیک بودم تا اینکه به حرفه اصلی ام تبدیل شد و از طریق ارتباطاتی که در این حرفه به وجود آمد با حاج حسین گیل (بازیگر) آشنا شدم

آن زمان یکی از کارگردان های سینما از حاج حسین خواسته بود برای نقشی، به اصطلاح خودشان یک بچه پررو به او معرفی کند کهحاج حسین هم من را معرفی کرد

من ۱۶ سال بیشتر نداشتم اما آن نقش را در کافه جوری بازی کردم که همه انگشت به دهان ماندند

اسم فیلم زن ها فرشته اند (محصول سال ۱۳۴۲) بود البته صحنه بازی من را آن موقع وزارت فرهنگ و هنر از فیلم بیرون آورد چون عقیده داشتند جنبه بدآموزی دارد

بیوگرافی محمود بصیری بازیگر

از تئاتر تا تلویزیون ملی

نخستین کارم در تئاتر بازی در نمایش ترن شیکاگو در سال ۱۳۴۳ در شهر تبریز بود تا اینکه سال ۱۳۴۷ پایم به قاب تلویزیون ملی باز شد

حرفه ای تا قبل انقلاب

آقای بصیری بعد از چند تجربه تئاتری به صورت رحفه ای در سال ۱۳۵۰ با فیلم «پل» جلوی دوربین رفت و یک سال بعد در فیلم مردی در طوفان همبازی سعید راد بود

ایشان تا وقوع انقلاب ۵۷ در هفت سینمایی دیگر حضور داشت که آخرین آن مجموعه «ماجراهای علاءالدین و چراغ جادو» بود

بعد از انقلاب

سال ۱۳۵۹ دو سال بعد از انقلاب با فیلم «طلوع انفجار» به عرصه بازیگری بازگشت و در سال ۱۳۶۴ در سریال «حکایت مسافر گمنام» به کارگردانی داوود میرباقری بازی کرد

شهرت

حضورش در سریال آرایشگاه زیبا سال ۱۳۶۹ برایش شهرتی به همراه داشت که هنوز هم خیلی ها او را به نام ارصلان صدا می کنند

یک دهه بعد نیز با سریال بدون شرح در نقش منوچهر کنار بازیگرانی چون فتحعلی اویسی، امیر جعفری و مریم سعادت دوبار به اوج شهرت بازگشت

دردسر شباهت به احمدی نژاد

من در سال ۱۳۸۲ به دلیل حضور در یک کار تبلیغاتی ۲ سال ممنوع الکار شدم

بعد از آن نیز در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد و پس از حضور در سریال کتابفروشی هدهد در سال ۸۵ دوباره همین اتفاق برایم تکرار شد

برخی مسئولان به خاطر شباهتم به آقای احمدی نژاد گفته بودند بهتر است که نباشد، چون ممکن است در مضمون موجب سوءتفاهم هایی شود

این مسئله در دیدار برخی هنرمندان با احمدی نژاد در مرداد ۱۳۹۱ مطرح شد و درخواست شد مشکل او حل شود اما این ممانعت تا سال ۱۳۹۳ ادامه پیدا کرد

دوچرخه سواری

من سال هاست از دوچرخه برای رفت و آمد استفاده می کنم و در مسیرهای خیلی دور هم از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده می کنم

دوچرخه هم وسیله رفت و آمدم است و هم وسیله ای برای ورزش شب ها ساعت ۱۲ و گاهی حتی دیرتر

با دوچرخه در خیابان های محله ام دوچرخه سواری می کنم و از سکوت شب و خلوتی خیابان ها در آن ساعات لذت می برم

عکس محمود بصیری و خاتمی

تغذیه سالم

در کنار ورزش تلاش می کنم تغذیه سالمی هم داشته باشم

سال هاست سعی می کنم از غذاهای گیاهی استفاده کنم؛ مثلا در زمستان شلغم زیاد می خورم در برنامه غذایی ام حتما از میوه های فصل استفاده می کنم

مدت هاست گوشت و برنج را تقریبا از غذاهایم حذف کرده ام و شب ها شام نمی خورم

دوستان خوب و با معرفت

در تمام سال های زندگی ام هیچ کس به اندازه آقای داوود رشیدی و خانم عزیزشان احترام برومند به من محبت نکردند

این بانو حتی وقتی که بیمار می شدم برایم غذا تهیه می کرد و می فرستاد

هنوز موبایل ندارم

هرگز از تلفن همراه یا همان موبایل استفاده نکرده ام و هنوز هم موبایل ندارم حوصله استفاده از این وسیله را ندارم

ضمن اینکه شنیده ام امواج موبایل بیماری زاست و برای گوش و مغز زیان دارد

الگو در بازیگری

الگو و کتاب من مردم هستند هنر در مردم است

اگر با دقت زندگی مردم را ببینیم، متوجه می شویم که همه دارند بازی می کنند، بهترین دانشگاه برای بازیگری زندگی مردم است

ازدواج

محمود بصیری سال ها پیش ازدواج کرده و ثمره این زندگی تنها یک دختر به نام مریم می باشد

یک دهه است بیکارم

من نزدیک به یک دهه است که بیکارم و در هیچ کاری به ایفای نقش نپرداخته ام

چندی پیش یک سریال به من پیشنهاد شد، اما چون داستان جالبی نداشت حضور و ایفای نقش در آن را نپذیرفتم، چون اعتقاد دارم نقشی که ایفا می کنم باید اثر گذار باشد

سینما

• دارا و ندار – ۱۳۷۸
• کمیته مجازات – ۱۳۷۷
• شب روباه – ۱۳۷۵
• فصل پنجم – ۱۳۷۵
• روز دیدار – ۱۳۷۴
• الو! الو! من جوجوام – ۱۳۷۳
• حالا چه شود! – ۱۳۷۳
• شریک زندگی – ۱۳۷۳
• مهریه بی بی – ۱۳۷۳
• پاییز بلند – ۱۳۷۲
• چهارشنبه عزیز – ۱۳۷۱
• خسوف – ۱۳۷۱
• مجسمه – ۱۳۷۱
• مجنون – ۱۳۶۹
• دو سرنوشت – ۱۳۶۸
• مادر – ۱۳۶۸
• ارثیه – ۱۳۶۷
• زرد قناری – ۱۳۶۷
• گراند سینما – ۱۳۶۷
• جمیل – ۱۳۶۶
• دستفروش اپیزود اول و دوم – ۱۳۶۵
• گل های داوودی – ۱۳۶۳
• دادشاه – ۱۳۶۲
• از فریاد تا ترور – ۱۳۵۹
• طلوع انفجار – ۱۳۵۹
• ماجراهای علاءالدین و چراغ جادو – ۱۳۵۷
• سوته دلان – ۱۳۵۶
• شارلوت به بازارچه می آید – ۱۳۵۶
• مرثیه – ۱۳۵۶
• خشم و خون – ۱۳۵۳
• تنگسیر – ۱۳۵۲
• خروس – ۱۳۵۲
• مردی در طوفان – ۱۳۵۱
• پل – ۱۳۵۰
• زنها فرشته اند – ۱۳۴۲

تلویزیون

• سیگنال موجود است – ۱۳۹۳–۱۳۹۴
• آب پریا – ۱۳۹۲
• تله فیلم «گنج پنهان» – ۱۳۹۰
• گلستان – ۱۳۸۷–۱۳۸۸
• کلانتری ۹۹ – ۱۳۸۴–۱۳۸۷
• کتاب فروشی هدهد – ۱۳۸۵
• شبی از شب ها – ۱۳۸۳
• بانکی ها – ۱۳۸۲
• سرزمین رؤیاها – ۱۳۸۱–۱۳۸۲
• بدون شرح – ۱۳۸۱
• سیب ترش – ۱۳۸۰–۱۳۸۱
• کارآگاه شمسی و دستیارش مادام – ۱۳۸۰
• مسافری از اعماق – ۱۳۸۰
• خانه نیکو – ۱۳۷۹
• ورثه آقای نیکبخت – ۱۳۷۸
• خانه بخت – ۱۳۷۸
• حنانه – ۱۳۷۸
• خاطرات طویل – ۱۳۷۸
• شب روباه – ۱۳۷۸
• پائیز بلند – ۱۳۷۷–۱۳۷۸
• هتل – ۱۳۷۷
• پسران عاقل – ۱۳۷۷–۱۳۷۶
• تهران ۱۱–۵۹۵ ج ۴۸ – ۱۳۷۶–۱۳۷۵
• برگ سبز – ۱۳۷۵
• وکلای جوان – ۱۳۷۴–۱۳۷۵
• قصه های تابه تا – ۱۳۷۳–۱۳۷۴
• حکایتی و حکمتی – ۱۳۷۳
• خانه در آتش – ۱۳۷۳
• ضرب المثل ها – ۱۳۷۲
• جاده – ۱۳۷۲
• روزها و حکمت ها – ۱۳۷۲
• میان پرده های مسائل شهری – ۱۳۷۱
• دردسر – ۱۳۷۱
• روزهای برفی – ۱۳۷۰
• گل پامچال – ۱۳۷۰
• آرایشگاه زیبا – ۱۳۶۹
• هزاردستان – ۱۳۵۸–۱۳۶۶
• درخت دوستی – ۱۳۶۶
• حکایت مسافر گمنام – ۱۳۶۴