هادی نوروزی متولد ۱ تیر ۱۳۶۴ در بابل، فوتبالیست بود
اوایل کشتی حرفه ای را دنبال می کرد اما به خاطر علاقه اش به فوتبال به این سمت این ورزش کشیده شد و در ۲۱ سالگی پیراهن تیم پرسپولیس را برتن کرد
۸ سال در پست هافبک راست برای سرخپوشان به میدان رفت و ۱۷۷ سانتی قد داشت
هادی نوروزی به عنوان فرزند آخر در شهرستان بابل استان مازندران به دنیا آمده بود و اهل روستای کپورچال در این شهرستان بود و ۴ برادر بزرگتر از خود داشت و نام پدرش رمضان نوروزی می باشد
یادم است در محله ما یک زمین خاکی وجود داشت که هر روز با بچههای محل در آن زمین فوتبال بازی میکردیم هر روز ما فوتبال بود، از کودکی فوتبال را واقعا دوست داشتم
البته پدرم طرفدار کشتی بود و این ورزش را خیلی دوست داشت به اصرار پدرم از پنجم ابتدایی تا سوم راهنمایی برای وزن ۵۴ کیلوگرم کشتی میگرفتم اما بعد تغییر رشته دادم و به فوتبال آمدم
تا ۱۴ سالگی کشتی گرفتم و بعد به ورزش فوتبال روی آوردم، فوتبالم را از پرسپولیس قائمشهر شروع کردم که مدت سه سال در آنجا بودم و بعد به تهران آمدم
در تهران هم اولین تیم باشگاهی که در آن بازی کردم، پاسارگاد بود که در لیگ یک حضور داشت
فوتبال حرفه ای خود را سال ۱۳۷۹ در ۱۵ سالگی با بازی در تیم نوجوانان پرسپولیس قائم شهر شروع کرد و تا سال ۱۳۸۴ در این تیم حضور داشت
سال ۱۳۸۴ در ۲۰ سالگی به تیم پاسارگاد تهران ملحق شد و پس از یک نیم فصل برای گذراندن خدمت سربازی به تیم پاس رفت و دوره آموزشی خود را در این تیم گذراند ولی در ادامه با اصرار رحمان احمدی به تیم فجر سپاه شیراز منتقل شد و تا اواخر خدمتش را در این تیم سپری کند تا سال ۱۳۸۵ در تیم فجر بازی کرد
سال ۱۳۸۵ در ۲۱ سالگی مورد توجه تیم پرسپولیس تهران قرار گرفت و به این تیم پیوست ولی تنها پس از یک فصل به دلیل نرسیدن فرصت بازی تصمیم به جدایی گرفت
سال ۱۳۸۶ در ۲۲ سالگی جهت کسب تجربه بیشتر به تیم داماش ایرانیان دورود منتقل شد و طی یک سال درخشش در این تیم اسم خود را بر سر زبان ها انداخت
سال ۱۳۸۷ در ۲۳ سالگی به تیم پرسپولیس تهران بازگشت و نیم فصل ۱۳۹۳ – ۱۳۹۲ از سوی سران تیم پرسپولیس به مدت ۶ ماه به تیم نفت تهران قرض داده شد و دوباره به پرسپولیس برگشت و آخرین بازی خود را با پیراهن پرسپولیس ۲ مهر ۱۳۹۴ مقابل تراکتور سازی تبریز انجام داد که در نهایت این بازی با نتیجه ۱ بر ۰ به سود سرخپوشان پایتخت به اتمام رسید
او مجموعا ۱۵۲ بار پیراهن سرخپوشان پایتخت را بر تن کرد و موفق شد ۲۶ گل برای این تیم به ثمر برساند و با این تیم به دو قهرمانی جام حذفی ایران دست پیدا کرد
۹ مرداد ۱۳۹۴ آخرین گلش را برای تیم پرسپولیس با یک شوت دیدنی مقابل پدیده مشهد به ثمر رساند و در پایان این بازی با نتیجه ۲ بر ۲ به اتمام رسید
اولین بار سال ۱۳۸۸ در ۲۴ سالگی به اردوی تیم ملی بزرگسالان ایران دعوت شد و تا سال ۱۳۹۰ در ۱۲ بازی پیراهن تیم ملی بزرگسالان ایران را بر تن کرد
هادی نوروزی بازیکنی باهوش و تاکتیک پذیر بود و تکنیک خوب، قدرت فضا سازی و جایگیری های مناسب از خصوصیات بارز وی بوده است
واقعا از بچگی عاشق پرسپولیس بوده ام. آرزوی دوران کودکی ام بود که در این تیم بازی کنم و بتوانم در خدمت این تیم باشیم، ما ۵ برادر هستیم که برادر بزرگم استقلالی است و ۵ برادر دیگر پرسپولیسی هستیم، من ته تغاری خانواده مان محسوب می شوم
از همان دوران کودکی بازی های پرسپولیس را دنبال می کردم، راستش را بخواهید زیاد قدیمی نیستم اما بازی های آقا کریم باقری، علی کریمی، مهدی مهدوی کیا را دوست داشتم
من نحوه سانتر کردن را از آقا مهدی مهدوی کیا یاد گرفتم، حدود یک سال با آقا مهدی همبازی بودم و واقعا از او درس یاد گرفتم
همیشه به نوع سانتر کردنش دقت میکردم، فکر میکنم الگوبرداری من از او بی تاثیر نبوده است
یک وقت هایی با محسن بنگر و چند بازیکن دیگر که به اردو می رویم، می گویم به سالن والیبال برویم و والیبال بازی کنیم، گاهی اوقات هم این کار را می کنیم اما به صورت حرفه ای این کار را نکرده ام
واقعا برای من افتخار است فکرش را هم نمی کردم روزی به این جا برسم و کاپیتان پرسپولیس شوم، واقعا برایم افتخار است که کاپیتان پرطرفدارترین تیم آسیا باشم و بازوبند این تیم به من رسیده باشد
مسئولیتم واقعا زیاد است چون توقعات زیاد است، من همه تلاشم را میکنم تا بتوانم از عهده این مسئولیت بربیایم و بتوانم بهترین باشم
سال ۱۳۸۵ در ۲۱ سالگی با دختر همسایه شان خانم «معصومه ابراهیم پور» ازدواج کرده بود که حاصل این ازدواج یک پسر به نام هانی متولد ۲۶ آبان ۱۳۸۶ بوده که حرفه پدرش را دنبال می کند و فوتبالیست است و یک دختر به نام هانا می باشد
متاسفانه خیلی کم کتاب میخوانم، در گذشته بیشتر مطالعه میکردم ولی الان خیلی کم شده است اما اعتقاد دارم مطالعه کردن فکر باز و آزاد می خواهد و به خاطر اینکه بعد از تمرین خیلی خسته به منزل میآیم واقعا نمیتوانم کتاب بخوانم، شب که به خانه میروم بعد از صرف شام فقط میخوابم
خیلی وقت ها با موتور به همراه برادرم به تمرین می رفتم و سختی های زیادی را کشیدم، زمانی که برای تست دادن در باشگاه پاسارگاد به تهران آمدم حتی جای خواب هم نداشتم
روزهایی بود که روی سکوهای ورزشگاه می خوابیدم، شاید همان سختی ها و دعاهای خیر پدر و مادرم باعث شد که به اینجا برسم.
در دوره مربیگری کرانچار که به اعتقاد خودم بهترین سال حضورم بود و گل های زیادی هم به ثمر رساندم، پیشنهاداتی داشتم اما به خاطر اینکه سنم کم بود و کارهای نقل و انتقالات را به خوبی بلد نبودم نتوانستم به اروپا بروم
در آن مقطع با توجه به قراردادی هم که داشتم می توانستم جدا بشوم و بروم، پشیمان نیستم البته باید بگویم من پیشنهاد اروپایی نداشتم اما پیشنهاداتی از کشورهای عربی به دستم رسیده بود
هر بازیکنی دوست دارد مربی شود اما معمولا در یکی دو سال آخر فوتبالشان این موضوع را دنبال می کنند، من هم این موضوع در فکرم هست شاید یکی دو سال دیگر به آن عمل کنم.
البته نه اینکه بخواهم مربی شوم اما می خواهم دوره های مربیگری را بگذرانم
اهل رفتن به سینما و یا تماشای تئاتر هستم و خیلی هم دوست دارم اما متاسفانه فرصت نمی شود که به سینما بروم ولی سریال های تلویزیونی را نگاه می کنم اما هیچ وقت نشده یک سریال را تا انتها ببینم اما باز هم سعی می کنم دنبال کنم
من با میثم بائو خیلی دوست هستم، از میان هم تیمی هایم هم محسن بنگر و رضا نورمحمدی و محمد نوری از دوستان صمیمی ام هستند که با آن ها رفت و آمد خانوادگی دارم
من تا زمانی که بتوانم برای تیمم مثمرثمر باشم و تا زمانی که این هوادار مرا بخواهد برای پرسپولیس بازی می کنم، روزی هم که فکر کنم به درد تیم نمی خورم و برای پرسپولیس مفید نیستم از این تیم جدا می شوم، البته از خدایم است اگر روزی از این تیم رفتم از من به نیکی و به عنوان یک اسطوره یاد کنند
هادی نوروزی در بامداد ساعت ۴ صبح پنجشنبه ۹ مهر ۱۳۹۴ در خواب بر اثر ایست قلبی از دنیا رفت، انتقال وی به بیمارستان آتیه تهران هم نتیجه ای در پی نداشت و کار از کار گذشته بود
بعد از مراسم تشییع جنازه که در روز جمعه ۱۰ مهر ۱۳۹۴ در ورزشگاه آزادی با جمعیتی نزدیک به ۳۵ هزار نفر برگزار گردید، پیکرش به زادگاهش منتقل و در روستای کپورچال بابل به خاک سپرده شد
از صدای تنفس سنگین هادی از خواب بیدار شدم و همه چیز را به چشم خودم دیدم، آن شب عزیزترین نفر زندگی ام مقابل چشمان خودم از دنیا رفت
وقتی هادی آنطور نفس می کشید فکر می کردم خواب بد می بیند هر کار می کردم که بیدار شود بیدار نمی شد، یک لحظه دستم به پیشانی هادی خورد و دیدم صورت او پر از عرق سرد است، آن قدر شوکه شده بودم که گفتم هادی داری می میری؟ اولین کاری که کردم این بود که در اتاق هانی را قفل کردم که اگر از اتاق بیرون آمد صحنه های بد را نبیند
وقتی هانی روی زمین می افتاد من به سختی او را بلند می کردم اما وقتی هادی در آن حال بود، آن زمان خدا آن قدر به من قدرت داد که او را به هر زحمتی بود بلند کردم
هنوز هم این کابوس با من است و نمی توانم آن شب و آن لحظات را فراموش کنم، تمام صحنه های آن شب و حتی بیمارستان رفتن هادی هنوز هم در ذهن من است
باشگاه پرسپولیس پس از درگذشت وی شماره ۲۴ را بایگانی کرد و در صورتی که پسرش هانی روزی به عضویت این باشگاه درآمد بتواند این شماره پیراهن را برتن کند
همچنین تا ۴۰ روز بعد از فوت وی تیم پرسپولیس پیراهن مشکی پوشید
پس از درگذشت وی، تماشاگران باشگاه فوتبال پرسپولیس در تمامی بازی هایشان هادی نوروزی را در دقیقه ۲۴ تشویق می کنند و یادش را گرامی می دارند
همسر؛ هادی همیشه به سه گلی که در دربی ها زده بود افتخار می کرد و می گفت هر بازیکنی آرزویش است که یک گل در دربی بزند