غمگین ترین متن های عید نوروز بدون پدر با عکس نوشته پروفایل عید نوروز به پدر فوت شده با جملات غمگین سال نو بدون پدرم را می خوانید
پدر جان، تو نیستی اما یاد نگاه مهربان و صدای دلنشینت همیشه مرهم دل من در این غربت تنهایی و سوگ نبودن تو است
هنوز و تا همیشه برای من بهترین هستی
عیدت مبارک
اولین عیدیست که من بی پدرم
خدا داند که چه آورده سرم
پدرم مایه ی تسکین دل بی خبرم
اولین عیدیست که رفته ز برم
پدرم مایه ی اصلاح دل بی ثمرم
چه کنم کز دل خود بی خبرم
پدرم رفت و شکسته کمرم
فکر و یادش همیشه به سرم
_____________________
چه غم انگیز است
گذراندن دقایق بدون حضور تو پدر
حرفهام رو میشنوی ؟
بغض نبودنت هیچ جا خالی نخواهد شد
حتی اگر از چشای ناقابلم خون بباره
عیدت مبارک
دلم برای روزهایی تنگ است
که میدانم باز نخواهند گشت
برای پدرم …
که دیگر حضورش را احساس نخواهم کرد
به راستی که چه زود دیر میشود
پدرم روزت مبارک
حسرت هایی هست
که هیچ گاه از دل بیرون نمیروند
و نبودن هایی هست
که با هیچ بودنی جایشان پر نمیشود
مثل حسرت نداشتن پدر
مثل جای خالی پدر
_____________________
من شكستم در خود
بی صدا اما بلند
بهار در راه است
اولين بهار بی تو
بهار را به سوگ خواهم نشست
در عزای نبودن تو
روزگار سرد و تاريک
چه دست محكمی داشت
درد دارم
درد سيلی روزگار
بهار نو با درد نو در راه است
پدرم بی تو چگونه بگذرد اين بهار …
تکیه بر پشت کردم و پشتی نبود
کاش روزگار با من در کشتی نبود
زنده از بیرون و مردم از درون
نیستی کنارمو کاش دنیایی هم نبود
_____________________
ای پدر رفتی تو یادت مانده با ما
از تو یک تصویر زیبا مانده بر جا
شاد روحت ، ای پدر یادت گرامی
و امروز باز برایت گریستم
که چه دردناک بود رفتنت
و چه سخت بود باور کردن نبودنت
افسوس که چه آسان
فراموش می کنم اشکهایم را
و چه زود عادت می کنم نبودنت در کنارم را
مرا دریاب و تنهایم نگذار
تا بتوانم که بفهمم دلیل رفتنت را
و حس کنم وجودت را در کنارم
تا ابد و برای همیشه
ای تنها تکیه گاه من پدر
_____________________
گفتم که چرا رفتی و تدبیر تو این بود
گفتا چه توان کرد که تقدیر همین بود
گفتم که نه وقت سفرت بود چنین زود
گفتا که نگو مصلحت دوست در این بود
پدر ای اولین خویشم چرا رفتی تو از پیشم
پدر آرامش جانم کجا باید تو را یابم
پدر ای اولین لبخند به وقت درد و تنهایی
پدر ای آخرین آهنگ برای من چه زیبایی
پدر موج نگاهت را به دنیایی نمی دادم
نسیم خنده هایت را کجا باید دگر یابم
پدر نوری پدر عشقی پدر دریای ایمانی
ولی گویا پدر جانم کجا باید تو را یابم
پدر دردی به دل دارم که درمانش تو می باشی
درون سینه را بغضی که فریادش تو میباشی
_____________________
پدرم
چشم به راه قطار زندگی مانده ام
با آنکه میدانم
هیچ گاه از سفر آخرت باز نمیگردی
تو كه نباشى پدر
نه بهار وقت قشنگى ست
نه پائيز فصل رنگارنگ
تو كه نباشى
نه مى روم ، نه تاب ماندن دارم
آشوب را تو به پا كرده اى
فصل را تو به آتش كشيده اى..
كه هيچ جا بند نمى شوم
تقويم هر كه داده باشد
دفترچه ى حرفهاى ناگفته مى شود
نه به سالش نگاه مى كنم
نه تعطيليش مال منست
پدرجان … تو كه نباشى
هر روز بين التعطيلى ديدار ماست…!
دارد بهار می رسد امّا برای من
پاییز زرد غمزده ماندست یادگار
غرق “مقلّب الغم” تو می شوم _ببین
امسال هم بدون تو تحویل می شود
_____________________
از فراقت با غم محنت، هم آغوشم پدر
رفتی و از مرگ جان سوزت سیه پوشم پدر
خنده و مهر و وفا و مهربانی های تو
در جهان هرگز نمی گردد فراموشم پدر
روزهای من ز یاد پدر تشکیل میشود
سی حسرتی که به ماه تبدیل میشود
و من دوباره گوشه تقویم می نویسم
لعنت به سالی که بی پدر تحویل می شود
_____________________
پدرم تاج سرم چشم به راهت بودم
همه دم عاشق لبخند نگاهت بودم
ای فلک از چه زدی اتش غم بر جگرم
کاش جای پدرم من سر راهت بودم
پدرم سایه تو همدم جان بود مرا
همدم تنگ دل و تکیه گهی بود مرا
رفتی و رفتن تو ، آه مرا افزون کرد
من ندانم ، غم تو ، خنجر غم بود مرا
آه من ، ناله من ، گریه من پا برجاست
تا که جویم بر آن دل نگه خندان را