و تو هرجا و هرکجای جهان که باشی
باز به رویاهای من بازخواهی گشت
تو مرا ربوده، مرا کشته
مرا به خاکستر خواب ها نشانده ای
هم از این روست که هر شب
تا سپیده دم بیدارم
______________________
دستم را که بی هوا می گیری
دلم را هوایی می کنی …
با تو پرواز، پر نمی خواهد
تو آن آزار شیرینی
که دلخواه است تکرارت
و من هر بار از هر بار
بیشتر دوستت دارم
و من یقین دارم
زیباترین اتفاق برای من
دوست داشتن تو بود …
کنارم باش
دوست دارم این شیرینی حضور را
نفس به نفس، ثانیه به ثانیه
بودنت را دوست دارم
چشمانت
کارناوال آتش بازی ست
یک روز در هر سال
برای تماشایش می روم
و باقی روزهایم را
وقف خاموش کردن آتشی می کنم
که زیر پوستم شعله می کشد
من می فهمم چه می گویی
حتی اگر حرفی نزده باشی
تو تکه ای از وجودِ منی
مگر می شود آدمی از وجودِ خودش
بی خبر باشد …؟!
گرما یعنی
نفس های تو
دست های تو
آغوش تو !
من به خورشید ایمان ندارم …
امشب اجازه اش را از خدا میگیرم …
نامه های من
باید جورِ دیگری آغاز شود
به نام چشم های بخشنده و مهربانت
چقدر سینه جای کوچکیست
برای نگهداری از قلبی که مدام
تو را می تپد
روزی که دلی را به نگاهی بنوازند
از عمر حساب است همان روز و
دگر هیچ …!
صبح تمام عاشقانه ها راباید با تو خواند
با تو بیدار شد
صبحانه را به هوای تو صرف کرد
و برای هر صبح آغازی شد
تا صبحهای دیگر …
کمی شانه هايت را برايم، کنار بگذار !
می خواهم
به عشق، تکيه بدهم …
اگر كسی به دلت نشست، بدان
در باطن اوچيزی هست
كه يا صدايت ميكند
و يا صدايش كرده ای
آن چيز ازجنس توست
و تو انگارسالهاست كه ميشناسی اش
کنار من بمان
با من برقص و دلبرانه برقصان
با من بنوش و عاشقانه بنوشان
مرا سخت بگیر و سِفت ببوس و ببوس
و تنگ به آغوش بچسبان
که هیچ قرنطینه ای آزادانه تر از
پروازِ مستِ آغوش ها دلچسب نخواهد بود
دستم را که می گیری
نبض دلتنگی به شماره می افتد
نگاهم که می کنی
غصه ها فراموشم می کنند
و با هر بوسه ات
مرگ یک قدم دورتر از من می ایستد
اوج خوشبختی است
وقتی کسی باشد که تو را
آنگونه دوست داشته باشد
که دلت می خواهد
_______________________
چشمان تو
معنای تمام جملههای ناتمامی است
که عاشقان جهان دستپاچه
در لحظه دیدار فراموشی گرفتند
و از گفتار باز ماندند
تکیه گاهم اگر تو باشی
به تمام تلخی های دنیا
لبخند می زنم و غمی ندارم
منحنی لبخندت
هزار درد را درمان می کند
آرامش با تو معنا پیدا می کند
_______________________
عشق من
مرا بگیر در پناه بازوانت
عمر عشق مثل عمر شمع هاست
دوستت دارم فراتر از هر گمانى
و آن سوتر از هر شوق و شيفتگى
شانه کلمه به شدت عاشقانه ای ست
که فرقی ندارد مال تو باشد
که بکشم به موهایت
یا مال من
که سرت را بگذاری رویش
_______________________
ماجرای من و تو
باورِ باورها نیست
ماجرایی ست که در حافظه دنیا نیست
نه دروغیم، نه رویا
نه خیالیم، نه وهم
ذات عشقیم
که در آینه ها پیدا نیست
تصاویر شیک دونفره عاشقی | سایت فتوکده
السا
۲۷ تیر ۱۳۹۸
خیلی عالی بودن ممنون ازتون